پورتال پارس لیفت بر اساس رسالت خود از ابتدای فعالیت در دنیای وب، توجه خاصی به تاریخ صنعت آسانسور جهان، همچنین تاریخ صنعت آسانسور ایران و مطالب جدید و تکنولوژی های نوین این صنعت به ویژه: نوآوری های صنعت آسانسور جهان و تاریخچه تجهیزات آسانسور داشته و طی سالهای گذشته مقالات متعددی در این باره گردآوری و تدوین و منتشر نموده است.
اواخر سال 1399 همکار گرامی جناب آقای کرم عرب عامری طی تماس تلفنی اظهار داشتند: با چند نفر از دوستان فعال در صنعت آسانسور قصد دارند با جمع آوری اطلاعات کتابی در رابطه با تاریخ صنعت آسانسور ایران تهیه نمایند و درخواست همکاری داشتند. ضمن استقبال از این اقدام یادآوری نمودم آنجه در این رابطه طی سالها گذشته گردآوری کرده ام به صورت مقالات گوناگون از گذشته تا کنون در سایت پارس لیفت منتشر شده است. لذا لینک تعدادی از این مقالات را برای ایشان ارسال نمودم. مدتها از این موضوع گذشت و با توجه باینکه من مدتی از دنیای آسانسور و حواشی آن دور بودم، اطلاع ندارم در این مورد اقدامی انجام شده یا نه؟
تا اینکه اواسط آذرماه 1401 آقای میرعبدالهیانی طی تماسی اظهار داشتند: مدتی است انجمن تولیدکنندگان لوازم آسانسور تصمیم به تدوین و چاپ کتاب ۱۰۰سال تاریخ صنعت آسانسور ایران گرفته و گروهی از همکاران در این رابطه مشغول فعالیت هستند و دعوت به همکاری و تقاضا کردند اگر مطلب، اطلاعات، عکس و اسنادی موجود است به تیم تالیف کتاب ارائه گردد، در همین رابطه قرار شد لینک منابعی که حاوی مطالب مورد نظر می باشد و طی حدود شانزده سال گذشته در پارس لیفت منشر شده را برای همکار گرامی آقای منصور دخیلی ارسال نمایم، که این مورد انجام شد. از بد حادثه به دلیل آسیب گوشی همراه آقای دخیلی، کلیه اطلاعات ارسالی پاک شد و پس این اتفاق قرار شد جهت اشتراک مطالب و تصاویر با آقای محمد حسین مشتاقی مسئول گردآوری کتاب "100 سال تاریخ صنعت آسانسور ایران" همکاری شود، که همچنان ادامه دارد.
این موضوع فتح البابی شد تا مروری داشته باشم به مقالات و مطالبی که طی سالهای گذشته در همین رابطه در سایت پارس لیفت منتشر شده است،
در ادامه مطلب با انتشار لینک بعضی از مقالات مذکور، از شما عزیزان را دعوت می شود در صورت تمایل مروری به این مطالب داشته باشید، مخصوصا" کامنت های زیر مطلب اصلی که توسط همکاران عزیز آسانسوری مرقوم گردیده، چون بعضی از نکات کامنت ها بسیار حالب، مهم و خواندنی است.
شاید این اقدام باعث شود دوستان و همکاران گرامی چنانچه در رابطه با "تاریخ گذشته تا حال صنعت آسانسور ایران" خبر، تصویر، خاطره و هر گونه اطلاعات خاص در این رابطه دارند لطف نموده برای ثبت در تاریخ صنعت آسانسور ایران، طی تماس با گروه تالیف کتاب "100 سال تاریخ صنعت آسانسور ایران" با شماره تلفن 02166965398 و شماره همراه 09122405339 آقای مشتاقی همکاری نمایند.
ضمنا یادآور می شود، قرار است در دیباچه کتاب با بزرگداشت شهدا و جانبازان صنعت آسانسور ایران از این عزیزان یادی شود.
شرکت ایران شیندلر یکی از شرکتهای قدیمی آسانسور ایران سال 1350 تاسیس و تولیدات انواع آسانسور را سال 1353 به بازار صنعت ساختمان عرضه کرد، متاسفانه این شرکت پس از سال 1357با سوء مدیریتبعض از مدیران عامل و هیئت مدیره اواخر سالهای 1378 به بعد، طی یک دوره چندساله منحل شد، این شرکت دو شهید و دو جانباز در جنگ عراق با ایران داشته است.
- شهید حجت اله راستینه
شهید حجت اله راستینه اواخر سال 1355 در دفتر مرکزی ایران شیندلر استخدام و در قسمت مالی شروع به کار کرد. پس از مدتی خانواده وی به قزوین مهاجرت کردند و وی تقاضا کرد به کارخانه منتقل شود. اواخر سال 1357 به امور مالی کارخانه معرفی و در کارخانه مشغول به کار شد. 31 شهریورماه عراق به ایران حمله کرد و جنگ آغاز گردید. اوائل جنگ به صورت داوطلب حدود 50 روز جبهه بود، بعد از بازگشت در بسیج کارگری کارخانه عضو شد و پس از مدتی مجددا از طریق بسیج به جبهه اعزام شد اما این بار به قافله شهدا پیوست. پیکر اولین شهید شرکت ایران شیندلر در امامزاده شازده حسین قزوین(شاهزاده حسین) دفن شده است.
شهید مالک الهی
شهید مالک الهی یکی از پیمانکاران جوان و پر انرژی ایران شیندلر بود که در پروژه های مختلف ایران شیندلر کار کرده و در سال 1359 در ساختمان های 15 طبقه پروژه نیروی دریایی بندر بوشهر مشغول کار نصب آسانسور بود، آخرین پروژه ای که قبل از پروژه نیروی دریایی در آن مشغول بود بیمارستان امام حسین نظام آباد تهران بود که به خاطر تاکید مدیریت به اولویت آسانسورهای پروژه نیروی دریایی بندر بوشهر ادامه کار بیمارستان نظام آباد را واگذار می کنند به آقای سعید آدر و آقای مالک الهی با تنی چند از همکاران عازم کارگاه نیروی دریایی بندر بوشهر می شود.
در بندر بوشهر مشغول کار نصب آسانسورها بودند که جنگ آغاز شد و این جوان وطن پرست به صورت داوطلب کار را ترک کرد و عازم جبهه می شود. بخاطر دارم اواخر پائیز سال 1359 بود که همکاران گفتند آقامالک از جبهه برگشته و آمده قسمت امور مالی شرکت، در آن تاریخ آقای همایونی مدیر مالی شرکت بود، آقای مالک الهی حدود 500 هزار ریال از قسمت مالی طلبکار بود و آمده بود طلب خود را بگیرد. البته بعدا مشخص شد ایشان قصد دارد با این پول برای رزمندگان گروه خود بادگیر تهیه کند. در آنروز آقای میرعبدالهیانی من را واسطه کرد تا از همکاران جهت تهیه بیشتر بادگیر پول جمع کنم. مبلغی بیش از 500 هزار ریال توسط همکاران پرداخت شد، کل مبلغ جمع آوری شده تحویل آقای مالک الهی گردید. بعدها شنیدم پس از تهیه پارچه مناسب بادگیر، از خانم های همسایه خواسته بادگیر ها را بدوزند و پس از تکمیل بادگیرها، آنها را بسته بندی کرده و عازم منطقه می شود. این آخرین باری بود که ایشان را دیدیم جون در 27 دی ماه 1359 در منطقه مالکیه سوسنگرد از پشت سر هدف گلوله کالیبر 50 قرار گرفته و به خیل شهدا پیوست. از رشادت های مالک الهی در چبهه و نجات جان همرزمان زیاد می گفتند،. روحشان در آرامش و یادشان چاودان.
جانبازان جنگ تحمیلی: آقایان نبی جعفری و علینقی سعادتی
آقای نبی جعفری جزء اولین گروهی بود که در کورس تحصیلی نصب و راه اندازی آسانسور شرکت ایران شیندلر در سال 1354 شرکت کرد و پس از اتمام دوره های نصب و راه اندازی آسانسور به عنوان تکنسین نصاب در دفتر مرکزی شرکت ایران شیندلر واقع در چهار راه کالج کوچه دبیرستان البرز مشغول بکار شد. وی اواسط سال 1361 به صورت ناپیوسته تا واسط سال 1372 در جبهه ها حضور داشت که آخرین بار در جزیره مجنون از ناحیه پا و چشم مجروح شد. البته پس از معالجات مکرر بینایی به حالت اول برگشت، اما پس از خارج کردن ترکش های پا یک ترکش با توجه به نظر پزشکان به عنوان میهمان ناخوانده همچنان برای همیشه همراه وی می باشد.
آقای علی نقی سعادتی دومین فرد از شرکت ایران شیندلر بود که مدتی در جبهبه ها حضور داشت. پس از مجروح شدن سالها با مشکلات باقی مانده از آسیب چبهه ساخت و دم بر نیاورد. متاسفانه ایشان بر اثر عوارض شیمیائی جنگ در تاریخ هفتم آذرماه سال 1400 آسمانی شد. روحش در آرامش باد.
لازم به یادآوری است یکی از همکار ایران شیندلری که در جبهه حضور داشت آقای حسین گودرزی است که از طرف ارتش فراخوانده شد و چند ماهی در خط مقدم بود متاسفانه آقای حسین گودرزی در تاریخ هشتم اسفند 1397 فوت کردند.
همچنین آقایان مصطفی فلاحی و محمدعلی راییجی که از تیم پیمانکاران رسمی ایران شیندلر بودند، مدتی در چبهه ها حضور داشتند.
از دوستان و همکاران عزیز صنعت آسانسور ایران تقاضا می شود هر گونه اطلاعاتی از شهدا و جانبازان صنعت آستانسور ایران دارند، جهت ثبت در تاریخ این صنعت نسبت به معرفی و در صورت امکان بیوگرافی و ارائه اطلاعات آنان اقدام فرمایند.
ضمنا" اگر همکاری هنگام نصب، سرویس و یا تعمیر آسانسور دچار صانحه، برق گرفتگی و یا در چاه آسانسور سقوط کرده اند اطلاعات این عزیزان نیز ارسال نمائید. باسپاس
در اینجا بعضی از لینک های مورد اشاره در مقدمه مطلب را می توانید مرور کنید:
نگاهی به وضعیت آموزش آسانسور ایران
نقش دانش مهندسی و آسانسور در بلندمرتبه سازی
فرهنگ لغت تخصصی صنعت آسانسور ایران
پیشگامان صنعت آسانسور و نصب آن در ایران
اهمیت آموزش نصاب آسانسور، تکنسین و سرویسکار آسانسور
بررسی صنعت آسانسور ایران به روایت آقای میرعبدالهیانی
مهندس صالحی نیا- معاونت امورامور صنایع و اقتصادی وزارت صمت
گروه هم اندیشی آسانسوریها و صندلی داغ
بررسی وضعیت صنعت آسانسور ایران
داستان تولید آسانسور شیندلر 100
برگزاری اولین مجمع عمومی شیندلری ها
تاریخچه بازرسی آسانسور در ایران
نوآوری های جدید صنعت آسانسور ایران
آسانسور ملی و طرح ساماندهی نصابان آسانسور
آسانسوری که با قطع برق کار می کند
برترین شرکت ایرانی سازنده تابلو فرمان آسانسور
تقسیم کار نصب آسانسور و درس دانشگاه
تکنولوژی آسانسور خورشیدی به روایت مهندس مجید پار
نصب درب و ریل آسانسور- قسمت دوم
روش های نوین مدیریت در صنعت آسانسور ایران
مجددا" از همکاران، دوستان و همراهان گرامی فعال در صنعت آسانسور و همه عزیزان علاقمند به این صنعت درخواست می شود هر گونه اطلاعات، خاطره، تصویر و هر گونه مطلب شنیدنی دارند که باعث پربار شدن کتاب صدسال تاریخ صنعت آسانسور ایران می شود از طریق ایمیل و شماره تلفن های تدوین کننده کتاب جناب آقای محمدحسین مشتاقی هماهنگ فرمایند.
moshtaghi.elevator@gmail.com
09122405339 و 02166965398
46 سال همگام با صنعت آسانسور ایران
بادرود به همکاران عزیز
پیرو درج مقاله 100 سال تاریخ صنعت آسانسور ایران در تاریخ 1401/07/14 متن ایمیل زیر توسط تیم تدوین کننده کتاب برایم ارسال شد، با توجه به ایمیل مذکور، بطور خلاصه و فشرده پاسخی تهیه و ارسال گردید. مجموع موارد فوق جهت آگاهی همکاران و دوستان عزیز بشرح زیر منعکس می گردد.
آقای سید طبسی، سلام
یادآوری شما از «پارسلیفت»، ما را به این نتیجه رساند که «پارسلیفت» هم خود بخشی از صنعت ۱۰۰سالهی آسانسور ایران است، بنابراین ۲ صفحه در این کتاب به «پارسلیفت» اختصاص دادیم. خواهشمندم اطلاعات کاملی از مهندس «احسان طبسی» و خودتان و «پارسلیفت» و تعداد دنبال کنندگان، و خلاصهای از مجموعه فعالیتهای «پارسلیفت» که در ۲ صفحه ی A4 با تعداد حدود ۱۱۰۰ کلمهی تایپی در نرم افزار Word خلاصه شود، و ۲ قطعه عکس 6x4 از خودتان و مهندس احسان، برای ما بفرستید.
با سپاس، مهدی میرعبداللهیانی
47 سال همگام با صنعت آسانسور ایران
اوایل سال 1355 به همراه علی اکبر عمادین، سیاوش محمودیان، سعید آذر، فرهاد خالصی و جعفر یاجم با حضور در دومین دوره کورس شبانه روزی آموزش نصب آسانسور شرکت آسانسور سازی ایران شیندلر (Elevator training course in Iran) که توسط اساتید سوئیسی و ایرانی در کارخانه ایران شیندلر تدریس می شد، وارد صنعت جوان و نوپای آسانسور ایران شدیم. .(در آن تاریخ مکس زلویگر سوئیسی، مدیر کارخانه ایران شیندلر بود)

سال 1350 برابر با سال 1971 میلادی شرکت ایران شیندلر اولین برج آموزشی نصب و تست آسانسور را در کارخانه تاسیس کرده بود و در همین برج آموزشی نصب آسانسور و راه انداری و تست آسانسور توسط گروه اعزامی انجام می گرفت.
برای انبارگردانی یک هفته کارخانه بودیم، تصویر یادگار آن زمان در محوطه سرسبز و پوشیده از درختان بید کارخانه ایران شیندلر می باشد .
سیدمحمدامین طبسی به اتفاق علی اکبر عمادین
کلاسهای تئوری و عملی و کار میدانی در پروژه ها مجموعا 150 روز طول کشید و این دوره ها شامل:
روش شاقول اندازی برای ریلها و دربها،
نصب ریلهای کابین و وزنه تعادل،
نصب درب طبقات،
حمل و جاگذاری موتورگیربکس آسانسور روی سکوی چاه آسانسور
نصب کابین و کادر وزنه تعادل و نصب پارشوت و گاورنر و بگسل اندازی
اندازه گیری متراژ سیم ها و سیم بری و روش ثبت شماره دو سر سیم،
نصب تراول کابل که معروف بود به کابل OS و سیم کشی طبقات و سیم کشی مدار ایمنی، سری طبقات، شستی های احضار طبقات و کابین،
نصب جهت نما و فتوسل
نصب شستی و نمراتور طبقات و شستی نمراتور داخل کابین و.........
در آغاز بکار شرکت، مرکز اصلی شرکت ایران شیندلر واقع در خیابان عباس آباد خیابان مهناز پلاک 95 قرار داشت. اما با شروع تولید آسانسور دفتر مرکزی شرکت به خیابان شاهرضا(انقلاب) چهار راه کالج کوچه دبیرستان البرز منتقل شد. این ساختمان اواسط کوچه بن بست دبیرستان البرز و مقابل دیوار دبیرستان البرز واقع و دارای چهار طبقه تک واحدی بود. هر طبقه این ساختمان 380 متر مربع وسعت داشت.
ساختمان مذکور متعلق به دکتر محمدعلی مجتهدی گیلانی رئیس دبیرستان البرز تهران بود، ساخت این ساختمان شخصی ساز با نظارت دکتر محمدعلی مجتهدی گیلانی انجام گرفته، ایشان به اتفاق خانواده در این ساختمان ساکن بودند. آقای دکتر مجتهدی از سال 1320 مسئولیت شبانه روزی دبیرستان البرز را بعهده داشت و از سال 1323 مدیریت کل دبیرستان البرز به ایشان واگذار گردید. این مدیریت مدت 34 سال ادامه داشت. سال 1341 به ریاست دانشگاه پلی تکنیک تهران انتخاب شد و سال 1344 مسئولیت تاسیس دانشگاه صنعتی آریامهر( دانشگاه شریف فعلی) به وی سپرده شد. وی بنیانگذار و اولین نایب التولیه دانشگاه صنعتی آریامهر بود. در دوره هایی ریاست دانشگاه ملی ایران، پلی تکنیک تهران و دانشگاه شیراز را به عهده داشت.
مجموعه ساختمان آقای دکتر مجتهدی، شهریور ماه 1370 با موافقت دکتر مجتهدی به موسسه آموزشی سازمان منطقه ای آزاد قشم فروخته شد. دکتر محمدعلی مجتهدی گیلانی در تمامی عمر به فکر خدمت به کشور بود و هرگز آلوده سیاست نشد، همیشه در هر فرصتی این توصیه را در سخنرانی هایش مطرح می کرد: "به مملکتتان خدمت کنید" روحش شاد.
دفتر شرکت ایران شیندلر در طبقه دوم ساختمان دکتر محتهدی قرار داشت. وقتی فعالیت اجرایی ایران شیندلر سال 1353 آغاز شد، تردد گروههای کارگاهی و متخصص به شرکت زیاد بود و همیشه مسئولین شرکت توصیه می کردند که در ساختمان و راه پله ها سکوت را رعایت کنید، مخصوصا اوقاتی که دکتر مجتهدی در ساختمان بودند، زیرا وی خیلی به نظم و انضباط اهمیت می داد. متاسفانه نیروهای فنی و کارگاهی که معمولا پر سر و صدا هستند، به این توصیه ها زیاد توجه نمی کردند و موجب ناخرسندی دکتر مجتهدی شده بود، لذا مدیریت تصمیم گرفت واحدهای فنی اجرایی و انبار را به مکانی دیگر انتقال دهد، محل جدید واحد های نصب و سرویس و تعمیرات و انبار، در خیایان بهار شمالی، خیابان مزین الدوله قرار داشت (خیابان مزین الدوله از سمت جاده قدیم شمیران یا خیابان کوروش کبیر تقریبا مقابل سینما ریولی بود). یکسالی در این ساختمان حضور داشتیم تا اینکه دفتر مرکزی و کلیه واحدهای مالی، تدارکات، فروش، نصب، سرویس و تعمیرات و نگهداری، موتوری و ترانزیت کالا در یک ساختمان مستقر شدند. ساختمان جدید شرکت ایران شیندلر در خیابان تخت طاووس(مطهری) نبش بزرگراه شاهنشاهی(مدرس) قرار داشت که از سال 1357 تا 1385 نزدیک به سی سال در همین محل مستقر بود.
تعدادی از دوره دیده های اولین کورس تحصیلی شبانه روزی آموزش آسانسور ایران شیندلر سال 1354
نشسته سمت چپ بهرام فداکار، ایستاده سمت چپ سعید ثقفی خادم و بقیه را بخاطر ندارم.
در آن زمان چون واحد دفتر فنی تازه تشکیل شده بود یک دوره تئوری فشرده برای من در دفتر مرکزی و دوره های عملی در پروژه های شرکت برگذار شد و مهندس ایمفلد سوئیسی استاد آموزش تئوری و مهندس کلیفلد سوئیسی استاد آموزش عملی این دوره دو ماهه بود. پس از طی این دوره تئوری عملی و قبولی در آزمون پایان دوره در واحد کنترل چاه آسانسور مشغول به کار شدم.
شرکت شیندلر هلدینگ آ گ سوئیس با تعداد 2400 سهم، سهامدار شرکت ایران شیندلر بود و دیگر سهامداران شرکت ایران شیندلر عبارت اند از:
بانک توسعه صنعتی و معدنی ایران با 1600 سهم،
سازمان برنامه با 3200 سهم
شرکت ابوالحسن دیبا و شرکاء با 800 سهم، طی سالها فعالیت پویا در شرکت ایران شیندلر که از سال 1355 آغاز و تا سال 1390 ادامه داشت، تقریبا در تمامی قسمت های فنی، اجرایی و حتی مالی و اداری کسب تجربه کردم که در ادامه شرح مختصری در این سالها را به آگاهی می رسانم:
نمای بیرونی کارخانجات آسانسورساری ایران شیندلر در شهر صنعتی البرز قزوین
(فریدون یزدان پناه از ابتدای تاسیس شرکت سال 1350 تا اواخر 1355 پس از ابوالفضل دهنائی که به عنوان مدیر عامل زمان ثبت شرکت معرفی شده بود، اولین مدیرعامل ایران شیندلر در دوره تولید آسانسور بود و پس از ایشان عبداله بانکی تا اوایل سال 1357 دومین مدیر عامل ایران شیندلر بود و با رفتن عبداله بانکی، منوچهر فدایی چند ماه به عنوان سرپرست ایران شیندلر نامه های رسمی را از طرف عبداله بانکی امضا می کرد. از اوایل سال 1357 تا اواخر سال 1358 محسن امیرمظفری در پست مدیرعاملی حضور داشت . اواخر سال 1358 ابوالفضل دهنایی تا تعین مدیر عامل سرپرست ایران شیندلر بودند. لازم به یادآوری است دفتر مرکزی و قسمت های فنی و نصب ایران شیندلر در آغاز فعالیت و تولید در تقاطع خیایان حافظ و شاهرضای سابق چهار راه کالج کوچه دبیرستان البرز بود. اواخر سال 1355 قسمت نصب و دفتر فنی و انبار به خیابان بهار خیابان مزین الدوله انتقال یافت و سال 1356 مجموعه قسمت های فنی، مالی، اداری، تدارکات داخلی و خارجی، فروش، معاونت ها، نصب، تعمیرات و سرویس، امور مشتریان و نقلیه و ترانزیت کالا به ساختمان جدید واقع در تقاطع خیابان تخت طاووس نبش بزرگراه شاهنشاهی نقل مکان نمود.
دفتر مرکزی شرکت آسانسورسازی ایران شیندلر سال 1357 تا 1385 در این ساختمان مسقر بود
و سال 1386 تا زمان انحلال به انتهای خیابان کوه نور جنب ساختمان شاهد منتقل شد
طراحی جداول کنترل پروژه ادامه داشت و به مرور بر اساس نیاز پروژه ها طراحی می شد.
ایشان دستور دادند که هر کس قند و مایع دستشویی یا صابون و دستمال کاغذی از منزل بیاورد و در میز خود نگهداردند و این موارد را نوعی صرفه جویی در هزینه های جاری شرکت می دانست. در هر صورت در آن سالها مدیریت های اینچنینی را پرسنل تجربه کردند و چه تجربه تلخی بود این تنگ نظری ها در آن ایام.
همان روزهای اول ورود به ایران شیندلر با توجه به مطلع شدن روش مدیریت قبل و صرفه جویی های آنچنانی، دستور داد در کلیه دستشویی ها خشک کن برقی نصب کنند، صابون های عطری مرغوب در دستشویی ها و قندان و دستمال کاغذی روی تمام میزها گذاشته شود به آبدارخانه هر طبقه دستور در صورت اتمام، سریعا جایگزین شود. حتی اگر برای کارمندی مهمان آمد آبدارخانه برای میهمانان نسکافه و بیسکویت ببرد، خلاصه ما که در زمان مدیریت علی اکبر آقازمانی در تحریم داخلی بودیم با حضور آقای بخشنده، دوران جدیدی را تجربه کردیم . در آن زمان صابون های عطری پالمولیو در دستشویی ها استفاده و خیلی زود صابونها مصرف و گاهی برداشته می شد، آبدارچی ها از این موضوع به مدیریت شکایت کردند وی گفته بود شما موظف هستید حتی اگر در هر دستشویی روزی ده تا صابون مصرف شود سریعا" شارژ کنید، نطر مدیر عامل این بود: حتی اگر این صابون توسط کسی برداشته شود، می برد خانه و در خانه استفاده می کند، پس به بهداشت خانواده کارمند من کمک می کند.
مطلب جالبی از دوران مدیریت سیروس بخشنده وجود دارد که برای همیشه یاد و خاطر این مدیر شایسته را زنده نگه میدارد:
سال 1361 بود، شرکت ایران شیندلر قبلا حجم زیادی سفارش قطعات یدکی آسانسور و تعدادی موتورگیربکس ویژه آسانسور باری و ......... به شیندلر سوئیس داده بود (وجه تمامی کالاها قبلا تسویه شده بود) با توجه به نیاز واحد سرویس و تعمیرات به قطعات یدکی، پس از تماس با شیندلر سوئیس مشخص شد به دلیل تحریم های آمریکا شرکت سوئیسی از ارسال لوازم به ایران خودداری کرده است. سیروس بخشنده تصمیم گرفت با حضور در سوئیس موضوع را بررسی و ارسال لوازم را برنامه ریزی کند، در آن زمان هادی خوشابی مدیر تدارکات خارجی بود، قرار شد به اتفاق ایشان سفر سوئیس انچام شود. البته سیروس بخشنده پس از بررسی و پرس و جو از عوامل فنی، گفت ابتدا می رویم یوگسلاوی و از شرکت رادکانچال تعدادی موتور گیربکس و دیکتاتور و تیغه رله و ........ می خریم سپس میرویم سوئیس. این بخش را هادی خوشابی پس از بازگشت از سوئیس برای ما تعریف کرد:" وی کفت وقتی در دفتر مدیریت شیندلر سوئیس بودیم سیروش بخشنده دلیل عدم ارسال لوازم را جویا شد و در پاسخ گفته شد اولا موضوع تحریم مانع اصلی است و در ثانی رشد نرخ کالا دلیل دیگر است.
سیروس بخشنده در همین جلسه به هادی خوشابی میگوید به ایشان بگو فلان فلان شده ها ما انقلاب کردیم و دیگر باج نمی دهیم، قبل از آمدن به سوئیس رفته ایم یوگسلاوی و تعدادی موتورگیربکس و لوازم یدکی خریده ایم با یک سوم قیمت شما، و همانجا مدارک خرید را به آنها نشان می دهند. و می گوید اگر به برند خود احترام می گذارید و برایتان مهم است که در ایران بمانید سریع لوازم را به ایران بفرستید و گرنه ما آزادیم از هر کجای دنیا لوازم مورد نیاز خودمان را تهیه کنیم. خلاصه پس از این جلسه و بازگشت سیروس بخشنده و هادی خوشابی از سوئیس، مدتی بعد کلیه اجناس خریداری شده ارسال شد و جالب بود که درصدی هم تخفیف لحاظ کرده بودند که معادل مبلغ تخفیف، تیغه رله تابلو فرمان و تیغه شوتس (کنتاکتور های MG) ارسال کرده شد.
وقتی سیروس بخشنده آمدند شعاری داشتند که:"بجای پول در صندوق شرکت، باید در انبارها اجناس باشد." در آن تاریخ طبق روال آن سالها انجمن اسلامی و شورای اسلامی و بسیج در کارخانه و دفتر مرکزی بروبیایی داشتند و مخصوصا اینکه تفکر گروه های چپی در کارخانه غالب یود، لذا به این شعار سیروس بخشنده توجهی نکرده و مخالف بودند.
بخاطر دارم که پس از سال 1357 م تشکیل شوراهاو .. معمولا این تشکیلات با توجه به جوی که حاکم بود اکثر مواقع با مدیران تنش داشتند و حتی این تنش اواخر سال 1360 که محمد آقازمانی مدیر عامل ایران شیندلر بود و وابستگی ایشان به برادرش که در انفجار حزب جمهوری اسلامی از دست داده بود، بیشتر بود تا جایی که وی طی نامه ای با عنوان: انبار آقای طبسی نظر به اینکه مهر و امضاء شورا فاقد ارزش است تاکید کرده بود اجناس فقط با امضاء بهمن رفیعی که سرپرست نصب بود به افراد تحویل داده شود.
لذا با توجه به این مخالفتها در گذشته که همچنان ادامه داشت، من در انبار دفتر مرکزی طی مدت یک هفته بررسی های لازم را انجام داده و با در نظر گرفتن آمار مصرف لوازم یدکی، با حدود 30 درصد بیشتر برای مصرف 5 سال لیستی از اقلام پر مصرف یدکی تهیه کرده و به مدیریت تحویل دادم و چون کارخانه هیچگونه لیستی تهیه نکرده بود، جند قلم از اجناس پرمصرف مثل، سیم برق تک رشته مصرقی آسانسور را (سیم نمره 0.75 و 1 و 2 و 2.5 و 4 و 6 انواع الکترود جوشکاری و مفتول جوش آرگون برای حدود 500 دستگاه آسانسور) محاسبه کرده و در لیست مذکور گنجانده بودم.
چند روز بعد خانم فرزانه منشی مدیرعامل تلفنی گفت بیا بالا، رفتم دفتر مدیرعامل، ایشان همان ابتدا با حالتی تشر مانند لیست لوازمی که درخواست کرده بودم و دست ایشان بود را نشان داد و گفت این چیه؟ میدونی چقدر بودجه برای خرید این همه لوازم نیاز است؟ چون ظاهرا عصبانی نشان میداد جا خوردم و به تته پته افتادم. یک مرتبه حالت چهره مهربان شد و با محبت گفت بیا بشین. هاج و واج از این تغییر حالت نشستم. وی پشت میز نشست و گفت دستت درد نکنه الان چند روزه دارم در مورد این لیست بررسی می کنم و دیدم جقدر حساب شده زحمت کشیده و لیست را تهیه کرده ای اما یک سئوال، این همه سیم برای چی توی لیست نوشته ای؟ با تغییر لحن ایشان کمی آرامش پیدا کرده و گفتم: چون دیدم کارخانه لیستی برای تامین لوازم نداده و سیم برق پر مصرف ترین کالای داخلی است من برای مصرف میانگین 500 دستگاه آسانسور پیش بینی کرده ام. تشکر کرد و آقای وثیق قائم مقام خود را احضار کرد. وقتی آقای وثیق آمد به ایشان گفت: بر اساس این لیست با 20 درصد بالاتر درخواست خرید صادر کنید.
این اقدام آقای بخشنده و لیستی که من تهیه کردم باعث شد تا سالها انبار دفتر مرکزی نیاز به قطعات یدکی نداشته باشد و جالب است اقلام خریداری شده تا اواخر مدیریت آقای هاشمیان و حتی پس از وی در انبار کارخانه وجود داشت و با تجه به رشد سرسام آور قیمتها این اجناس پشتوانه خوبی برای خط تولید و نصب آسانسورها بود. (چون قبل از سال 1357 فروش آسانسور در حال رشد بود از مرز 500 دستگاه عبور کرده بود، اما پس از سال 1357 بشدت کاهش پیدا کرد و شرکت ایران شیندلر میانگین سالی حدود 30 تا 60 دستگاه آسانسور فروش داشت )
سیروس بخشنده نسبت به نصب آسانسورهای مجتمع های بلندمرتبه بلاتکلیف در آن شرایط جنگی مخصوصا ساختمانهای بلند مرتبه ارتش خیلی حساس بود و چون آن موقع سازمان مسکن با ارتش در مورد تامین وجه بابت نصب آسانسورها اختلاف داشتند کار نصب آسانسورها در سالهای اول جنگ ایران و عراق متوقف شده بود. وی معتقد بود باید این آسانسورها نصب شود حالا هزینه نصب آسانسور را چه نهادی باید پرداخت کند برای ما فرقی ندارد، چون الان سرپرست بسیاری از خانواده های نظامی و ارتش در جبهه ها هستند و منطقی نیست خانواده این عزیزان ده پانزده طبقه را بدون آسانسور از پله بالا پائین روند و خلاصه تمام پروژه ها را فعال کرد و گاهی نیمه های شب با میوه و شیرینی و یک فلاسک چای سرزده به پروژه ها سرکشی می کرد و با نصابها دوستانه گفتگو می کرد و به درد دل آنها گوش میداد و در رفع مشکلات با تمام جدیت کوشا بود.
در همین شرایط به همکاران می گفت هر کس برای بالابردن دانش خود در رابطه با کاری که به عهده دارد کتاب یا هر گونه منبعی مثل کلاس رفتن و امثالهم لازم دارد اقدام کند و فاکتور را پس از امضاء مدیر مربوطه به حسابداری داده و وجه را دریافت کند. ایشان خیلی به ارتقاء دانش و کتاب خواندن اهمیت می داد و سفارش می کرد حتما کتاب زیاد بخوانید مخصوصا کتابهایی که در رابطه با ارتقاء دانش شغلتان باشد.
پس از این افزایش دریافتی ماهیانه، با امکاناتی که در انبار بود یکی از اتاق های کوچک انبار را تبدیل کردم به کارگاهی کوچک کرده و درخواست دریل پایه دار و یک سری ابزار مثل حدیده و قلاویز و ........ دادم ، با استقبال از این اقدام دستور تهیه ابزار آلات صادر گردید و این شرایط باعث شد با جدیت بیشتر نسبت به بازسازی قطعات اقدام کنم. از نکات جالب این دوره با توجه به این کارگاه کوچک، آوردن لوازم خانگی معیوب همکاران، جهت تعمیر در این تعمیرگاه خاص بود.
فتح اله پزشکی هشتمین مدیر عامل ایران شیندلر، برنده لوح سیمین هفتمین چشنواره بنیاد روزبه
در جمع همکاران سابق خود محمد احمدی، سیدمحمدامین طبسی، تقی پارسا و محمود پارسا سال 1394
در این سالها مشکلات و مغایرتهای زیادی در اجناس ارسالی از کارخانه به کارگاه ها وجود داشت که اکثرا باعث عودت اجناس می شد و این موضوع باعث تاخیر عملیات نصب و هزینه های مضاعف می شد. به پیشنهاد مدیر عامل وقت محمود هاشمیان گزینه مناسب من بودم و:
همایون منصوری برای پرسنل ارزش خاصی قائل بود، زمانی که خانم رزا یونان منشی مدیر عامل بازنشسته شد برای قدردانی از زحمات وی مراسمی خاص در کارخانه برگزار و سه نفر از همکاران خانم رزا یونان به این جشن دعوت و هدایائی به آنان تقدیم شد و به خانم رزا یونان به همراه هدیه ای ویژه لوح تقدیر زیبایی اهداء گردید. در تصویر که مقابل درب ورودی ساختمان اداری کارخانه ایران شیندلر می باشد، خانم قانئان، خانم هما سیدجوادی، خانم رزا یونان و خانم فاطمه محمدی ردیف نشسته، و ردیف ایستاده سیدمحمدامین طبسی، مهربان خسرویانی، مرحوم حسین گودرزی، همایون منصوری مدیرعامل و مصطفی کشاورز حضور دارند.
افراد کمیته فنی ساخت قطعات :
1- مصطفی کشاورز شاهباز رئیس فاز 2 کارخانه
2- اسماعیل هاشمی سرپرست خط تولید کارخانه
3- هیبت اله یوسفی رئیس بخش پانج و پرس خمکاری
4- قدرت اله میرزایی سرپرست ماشینکاری موتورگیربکس
5- سیدمحمدامین طبسی
با تاسیس کمیته فنی ساخت قطعات به ترتیب اولویت بسیاری از اجناس (قطعات آلمینیومی ساسپنشن درب طبقات و درب کابین ، قرقره های تفلون انواع ساسپنشن، پایه قرقره ای ساسپنشن، لولای درب، تسمه فنر درب لولایی و بسیاری اقلام دیگر در کارخانه تولید شد. همچنین این کمیته با توجه به اشکالاتی که گروههای نصاب در زمان نصب بعضی از قطعات با آن مواجه می شدند جلسات زیادی برگزار کرد و بسیاری از مغایرتهای مشکل آفرین خط تولید بررسی و مشکلات شناسایی و نقشه ها اصلاح و رفع مشکل گردید، این موارد موجب کاهش مواد مصرفی و کاهش هزینه های دوباره کاری شد و نتایج اقدامات کمیته فنی ساخت قطعات موجب رضایت اکیپ های نصاب نیز شد.
بعد از موتورخانه آسانسورها هم بازدید شد و صفرعلی صفایی و منصور دخیلی توضیحاتی در مورد خدمات سرویس و نگهداری آسانسورهای وزارتخانه و مشکلات موجود ارائه دادند و در پایان قرار شد بر فراز بام وزارت مسکن عکسی به یادگاری گرفته شود.
حاضرین روز بازدید همایون منصوری در بام وزارت مسکن به ترتیب از راست به چپ منصور دخیلی
مرحوم حمیدرضا چمنی، همایون منصوری، مرحوم صفرعلی صفایی، سیدمحمدامین طبسی، قاسم درویشوند
و سعید روزبهانی
طی دوران مدیریت همایون منصوری، ایران شیندلر در چهار نمایشگاه بین المللی آسانسور و ساختمان در تهران و شیراز حضوری پر رنگ داشت، در تصویر فوق از چپ به راست:
حسن اصغری، رضا سرمری، نصرت اله ابهری، مرحوم صفرعلی صفایی، علی صفری، علی اکبر عمادین و سیدمحمدامین طبسی حضور دارند، بجز مرحوم صفایی که میهمان بود بقیه افراد مسئولین غرفه شرکت ایران شیندلر می باشند.
بخشی از غرفه شرکت ایران شیندلر در نمایشگاه بین المللی صنعت ساختمان
در تصویر از راست به چپ: سیدمحمدامین طبسی، بیگی، سعید ثقفی خادم همکار
قدیمی ایران شیندلر و نماینده فروش و خدمات پس از فروش شرکت ایران شیندلر در استان
خراسان، صمد صمدزاده، علی صفری
با استعفای آقای همایون منصوری یازدهمین مدیرعامل ایران شیندلر هم مانند سیروس بخشنده به دلیل کارشکنی هیئت مدیره استعفا" داد، اواسط سال 1378 دوازدهمین مدیر عامل ایران شیندلر مرتضی خطیبی به همراه معاونش عطاءاله رحیمی از همان بدو حضور با سیاست های منفی و سوء مدیریت شروع بکار کردند و هدف اولیه کاهش پرسنل و هدف نهایی تعطیلی شرکت بود، با شروع باز خرید پرسنل دوران رکود شرکت آغاز شد. من هم از کارخانه به دفتر مرکزی فرا خوانده شدم. نزدیک به یک سال و اندی وضعیت شرکت بحرانی بود و تعداد زیادی از بهترین نیروهای موثر شرکت وادار به استعفاء شدند و نارضایتی عمومی کارکنان و حتی مشتریان زیاد شد تا اینکه در اواسط سال 1379 مسئولین ناچار به تعویض دوازدهمین مدیر عامل ایران شیندلر شدند.
مراسم افطاری با حضور مرادعلی سیاهپوش در دفتر مدیریت عامل، افراد حاضر در تصویر از راست :
سیدمحمدامین طبسی، مجید حسینی اصل، اسداله گودرزی، صفرعلی کریمی، مرادعلی سیاهپوش،
سه تن از مسئولان آموزش و اخذ ایزو، ریاحی و جهانبخش جاوید
سلچوک دیکمن مشاور فنی و توسعه تجارت EMEA نماینده اعزامی کمپانی شیندلر سوئیس
از اوایل سال 1381 در شرکت ایران شیندلر مقیم شدند.
مرادعلی سیاهپوش به نقش تاثیرگذار تبلیغات آگاه بود و برای اولین بار بنر تبلیغاتی شرکت ایران شیندلر
بر روی مجله دنیای آسانسور نقش بست.
فریبرز ساحلی مدیر خط یک مترو به همراه مهندس توحیدی و محمد پاک سرشت
بازدید از کفراژبندی سقف چاه آسانسور 40 نفره مرکز فرمان در چهار راه کالج
بازدید از نمایشگاه دو سالانه آگسبورگ مونیخ سیدابراهیم واصفی، مرادعلی سیاهپوش و سیدمحمدامین طبسی
در محوطه کارخانه شیندلر هندوستان کاشته شده بود با پلاک مشخصات
آخرین یادگار مدیر عامل سخت کوش و متعهد ایران شیندلر مرادعلی سیاهپوش مقاله ای است که به قلم ایشان
در شماره 8 و 9 از سال دوم مجله دنیای آسانسور منتشر گردید.
سیدمحمدامین طبسی 1401/11/13
افزودن دیدگاه