پورتال پارس لیفت بر اساس رسالت خود از ابتدای فعالیت در دنیای وب، توجه خاصی به تاریخ صنعت آسانسور جهان، همچنین تاریخ صنعت آسانسور ایران و مطالب جدید و تکنولوژی های نوین این صنعت به ویژه: نوآوری های صنعت آسانسور جهان و تاریخچه تجهیزات آسانسور داشته و طی سالهای گذشته مقالات متعددی در این باره گردآوری و تدوین و منتشر نموده است.
اواخر سال 1399 همکار گرامی جناب آقای کرم عرب عامری طی تماس تلفنی اظهار داشتند: با چند نفر از دوستان فعال در صنعت آسانسور قصد دارند با جمع آوری اطلاعات کتابی در رابطه با تاریخ صنعت آسانسور ایران تهیه نمایند و درخواست همکاری داشتند. ضمن استقبال از این اقدام یادآوری نمودم آنجه در این رابطه طی سالها گذشته گردآوری کرده ام به صورت مقالات گوناگون از گذشته تا کنون در سایت پارس لیفت منتشر شده است. لذا لینک تعدادی از این مقالات را برای ایشان ارسال نمودم. مدتها از این موضوع گذشت و با توجه باینکه من مدتی از دنیای آسانسور و حواشی آن دور بودم، اطلاع ندارم در این مورد اقدامی انجام شده یا نه؟
تا اینکه اواسط آذرماه 1401 آقای میرعبدالهیانی طی تماسی اظهار داشتند: مدتی است انجمن تولیدکنندگان لوازم آسانسور تصمیم به تدوین و چاپ کتاب ۱۰۰سال تاریخ صنعت آسانسور ایران گرفته و گروهی از همکاران در این رابطه مشغول فعالیت هستند و دعوت به همکاری و تقاضا کردند اگر مطلب، اطلاعات، عکس و اسنادی موجود است به تیم تالیف کتاب ارائه گردد، در همین رابطه قرار شد لینک منابعی که حاوی مطالب مورد نظر می باشد و طی حدود شانزده سال گذشته در پارس لیفت منشر شده را برای همکار گرامی آقای منصور دخیلی ارسال نمایم، که این مورد انجام شد. از بد حادثه به دلیل آسیب گوشی همراه آقای دخیلی، کلیه اطلاعات ارسالی پاک شد و پس این اتفاق قرار شد جهت اشتراک مطالب و تصاویر با آقای محمد حسین مشتاقی مسئول گردآوری کتاب "100 سال تاریخ صنعت آسانسور ایران" همکاری شود، که همچنان ادامه دارد.
این موضوع فتح البابی شد تا مروری داشته باشم به مقالات و مطالبی که طی سالهای گذشته در همین رابطه در سایت پارس لیفت منتشر شده است،
در ادامه مطلب با انتشار لینک بعضی از مقالات مذکور، از شما عزیزان را دعوت می شود در صورت تمایل مروری به این مطالب داشته باشید، مخصوصا" کامنت های زیر مطلب اصلی که توسط همکاران عزیز آسانسوری مرقوم گردیده، چون بعضی از نکات کامنت ها بسیار حالب، مهم و خواندنی است.
شاید این اقدام باعث شود دوستان و همکاران گرامی چنانچه در رابطه با "تاریخ گذشته تا حال صنعت آسانسور ایران" خبر، تصویر، خاطره و هر گونه اطلاعات خاص در این رابطه دارند لطف نموده برای ثبت در تاریخ صنعت آسانسور ایران، طی تماس با گروه تالیف کتاب "100 سال تاریخ صنعت آسانسور ایران" با شماره تلفن 02166965398 و شماره همراه 09122405339 آقای مشتاقی همکاری نمایند.
ضمنا یادآور می شود، قرار است در دیباچه کتاب با بزرگداشت شهدا و جانبازان صنعت آسانسور ایران از این عزیزان یادی شود.
شرکت ایران شیندلر یکی از شرکتهای قدیمی آسانسور ایران سال 1350 تاسیس و تولیدات انواع آسانسور را سال 1353 به بازار صنعت ساختمان عرضه کرد، متاسفانه این شرکت پس از سال 1357با سوء مدیریتبعض از مدیران عامل و هیئت مدیره اواخر سالهای 1378 به بعد، طی یک دوره چندساله منحل شد، این شرکت دو شهید و دو جانباز در جنگ عراق با ایران داشته است.
- شهید حجت اله راستینه
شهید حجت اله راستینه اواخر سال 1355 در دفتر مرکزی ایران شیندلر استخدام و در قسمت مالی شروع به کار کرد. پس از مدتی خانواده وی به قزوین مهاجرت کردند و وی تقاضا کرد به کارخانه منتقل شود. اواخر سال 1357 به امور مالی کارخانه معرفی و در کارخانه مشغول به کار شد. 31 شهریورماه عراق به ایران حمله کرد و جنگ آغاز گردید. اوائل جنگ به صورت داوطلب حدود 50 روز جبهه بود، بعد از بازگشت در بسیج کارگری کارخانه عضو شد و پس از مدتی مجددا از طریق بسیج به جبهه اعزام شد اما این بار به قافله شهدا پیوست. پیکر اولین شهید شرکت ایران شیندلر در امامزاده شازده حسین قزوین(شاهزاده حسین) دفن شده است.
شهید حجت الله راستینه شماره یک و جانباز جنگ تحمیلی نبی جعفری شماره 2 و دیگر جانباز جنگ تحمیلی علینقی سعادتی شماره
سه در تصویر دیده می شوند. تصویر در اردیبهشت ماه 1356 در دفتر مرکزی شرکت ایران شیندلر، زمان مدیریت محسن امیرمظفری گرفته شده.
شهید مالک الهی
شهید مالک الهی یکی از پیمانکاران جوان و پر انرژی ایران شیندلر بود که در پروژه های مختلف ایران شیندلر کار کرده و در سال 1359 در ساختمان های 15 طبقه پروژه نیروی دریایی بندر بوشهر مشغول کار نصب آسانسور بود، آخرین پروژه ای که قبل از پروژه نیروی دریایی در آن مشغول بود بیمارستان امام حسین نظام آباد تهران بود که به خاطر تاکید مدیریت به اولویت آسانسورهای پروژه نیروی دریایی بندر بوشهر ادامه کار بیمارستان نظام آباد را واگذار می کنند به آقای سعید آدر و آقای مالک الهی با تنی چند از همکاران عازم کارگاه نیروی دریایی بندر بوشهر می شود.
در بندر بوشهر مشغول کار نصب آسانسورها بودند که جنگ آغاز شد و این جوان وطن پرست به صورت داوطلب کار را ترک کرد و عازم جبهه می شود. بخاطر دارم اواخر پائیز سال 1359 بود که همکاران گفتند آقامالک از جبهه برگشته و آمده قسمت امور مالی شرکت، در آن تاریخ آقای همایونی مدیر مالی شرکت بود، آقای مالک الهی حدود 500 هزار ریال از قسمت مالی طلبکار بود و آمده بود طلب خود را بگیرد. البته بعدا مشخص شد ایشان قصد دارد با این پول برای رزمندگان گروه خود بادگیر تهیه کند. در آنروز آقای میرعبدالهیانی من را واسطه کرد تا از همکاران جهت تهیه بیشتر بادگیر پول جمع کنم. مبلغی بیش از 500 هزار ریال توسط همکاران پرداخت شد، کل مبلغ جمع آوری شده تحویل آقای مالک الهی گردید. بعدها شنیدم پس از تهیه پارچه مناسب بادگیر، از خانم های همسایه خواسته بادگیر ها را بدوزند و پس از تکمیل بادگیرها، آنها را بسته بندی کرده و عازم منطقه می شود. این آخرین باری بود که ایشان را دیدیم جون در 27 دی ماه 1359 در منطقه مالکیه سوسنگرد از پشت سر هدف گلوله کالیبر 50 قرار گرفته و به خیل شهدا پیوست. از رشادت های مالک الهی در چبهه و نجات جان همرزمان زیاد می گفتند،. روحشان در آرامش و یادشان چاودان.
جانبازان جنگ تحمیلی شرکت ایران شیندلر: نبی جعفری نفر شماره 2 در تصویر بالا یکی از افراد اولین گروهی بود که در کورس تحصیلی نصب و راه اندازی آسانسور شرکت ایران شیندلر در سال 1354 شرکت کرد و پس از اتمام دوره های نصب و راه اندازی آسانسور به عنوان تکنسین نصب آسانسور در دفتر مرکزی شرکت ایران شیندلر واقع در چهار راه کالج کوچه دبیرستان البرز مشغول بکار شد. وی اواسط سال 1361 به صورت ناپیوسته تا واسط سال 1372 در جبهه ها حضور داشت که آخرین بار در جزیره مجنون از ناحیه پا و چشم مجروح شد. البته پس از معالجات مکرر بینایی، بهبود یافت اما پس از خارج کردن ترکش های پا، یک ترکش با توجه به نظر پزشکان به عنوان میهمان ناخوانده همچنان برای همیشه همراه وی می باشد. دیگر جانباز شرکت ایران شیندلر علی نقی سعادتی
فرد شماره 3 در تصویر بالا دومین نفر از شرکت ایران شیندلر بود که مدتی در جبهبه ها حضور داشت. وی پس از مجروح شدن سالها با مشکلات باقی مانده از آسیب های چبهه ساخت و دم بر نیاورد. متاسفانه ایشان بر اثر تشدید عوارض شیمیائی جنگ در تاریخ هفتم آذرماه سال 1400 آسمانی شد. روحش در آرامش باد.
یکی دیگر از همکار ایران شیندلری که در جبهه حضور داشت آقای حسین گودرزی است که از طرف ارتش فراخوانده شد و چند ماهی در خط مقدم بود متاسفانه آقای حسین گودرزی در تاریخ هشتم اسفند 1397 فوت کردند.
حسین گودرزی نیز اوایل جنگ تحمیلی مدتی در جبهه جنگ حضور داشت، این تصویر قبل اعزام به جبهه در انبار دفتر مرکزی ایران شیندلر گرفته شده است. ماشاءاله وشاقی و علی اکبر عمادین کنار مرحوم حسین گودرزی ایستاده اند. ردیف نشسته محمدعلی عطاریان و طبسی
مصطفی فلاحی و محمدعلی راییجی که از تیم پیمانکاران رسمی ایران شیندلر بودند، مدتی در چبهه ها حضور داشتند.
همچنین غلامحسین کازرانی فراهانی یکی از همکاران ساعی و زحمتکش شرکت شرکت ایران شیندلر بود که از سال 1356 در شرکت تاسیسات ساختمان "تسیس" شروع به کار کرد (ایران شیندلر یکی از شرکت های زیرمجموعه شرکت تسیس بود) و در سال 1379از شرکت تسیس به شرکت ایران شیندلر منتقل شد و تا سال 1398 که بازنشسته شد در شرکت ایران شیندلر حضور داشت.
سالهای آخر که ایران شیندلر دچار مشکلات فراوان و ضعف مدیریت شد و کلیه پرسنل را بازخرید کرد، غلامحسین کازرانی فراهانی آچار فرانسه من در پروژه متروی تهران بود و به همین جهت وی از معدود افرادی بود که تقریبا تا پایان عمر کاری شرکت ایران شیندلر در این شرکت حضور داشت. وی سابقه حضور حدود دو سال در ستاد پشتیبانی جبهه و جنگ داشته و طی این مدت در خطوط پشت جبهه اندیمشک، اهواز، خرمشهر، آبادان، اروندرود و جزیره فاو فعالیت داشته و از طرفی در ستاد جمع آوری کمک های مردمی و حمل به مناطق جنگی نیز حضوری پر رنگ داشته است.
علامحسین کازرانی فراهانی، سیدمهدی میرعبداله یانی و سیدمحمدامین طبسی
از دیگر همکاران ایران شیندلری که حضور تدارکاتی در جبهه های جنگ و همچنین سابقه ای طولانی در صنعت آسانسور ایران دارد علیرضا سهرابی نظری است، وی از سال 1350 بصورت پیمانکاری با شرکت الوالحسن دیبا همکاری داشته و پس از فراز و فرودهای مختلف در عرصه صنعت آسانسور ایران در دوره مدیرعاملی مرادعلی سیاهپوش به شرکت ایران شیندلر پیوست. وی سال 1356یکدستگاه آسانسور غول پیکر 60000 کیلوگرمی (6تن) مخصوص حمل تریلی های بزرگ برای شرکت باطری سازی نور را در منطقه شهریار نصب کرده است.
پس از سال 1357 مبادرت به خرید تریلی کرده و در خط ایران و اروپا به حمل کالا پرداخته و با شروع جنگ، در حال نقل و انتقال کالا و حتی آمبولانس به جبهه های جنگ در حال خدمت رسانی بوده است.
علیرضا سهرابی نظری از پیشکسوتان صنعت آسانسور و همکار ایران شندلری که مدتی
در جبهه های جنگ تحمیلی عراق علیه ایران خدمت کرده است.
در تاریخ 22 اردیبهشت 1402 دوست گرامی جناب آقای دوست محمدی در رابطه با شهدای صنعت آسانسور ایران مطلبی ارسال کردند. در این مطلب اشاره شده به شهید محمد آقایی، وی حدود دو سال در صنعت آسانسور ایران فعالیت داشته و در این مدت در رابطه با تهیه نقشه و محاسبات مربوط به پروژه ها با پدر خود همکاری می کرده، پدر این شهید عزیز مدیریت شرکت انصار آسانبر می باشد. اما چون به آتش نشانی علاقمند بوده وارد حرفه آتش نشانی می شود. متاسفانه در جریان آتش سوزی ساختمان پلاسکو که منجر به فرو ریختن این ساختمان گردید به خیل شهدا می پیوندد.
شهید مشترک صنعت آسانسور ایران و آتش نشانی شهید محمد آقایی
از دوستان و همکاران عزیز صنعت آسانسور ایران تقاضا می شود هر گونه اطلاعاتی از شهدا و جانبازان صنعت آستانسور ایران دارند، جهت ثبت در تاریخ این صنعت نسبت به معرفی و در صورت امکان بیوگرافی و ارائه اطلاعات آنان اقدام فرمایند.
ضمنا" اگر همکاری هنگام نصب، سرویس و یا تعمیر آسانسور دچار صانحه، برق گرفتگی و یا در چاه آسانسور سقوط کرده اند اطلاعات این عزیزان نیز ارسال نمائید. باسپاس
در اینجا بعضی از لینک های مورد اشاره در مقدمه مطلب را می توانید مرور کنید:
نگاهی به وضعیت آموزش آسانسور ایران
نقش دانش مهندسی و آسانسور در بلندمرتبه سازی
فرهنگ لغت تخصصی صنعت آسانسور ایران
پیشگامان صنعت آسانسور و نصب آن در ایران
اهمیت آموزش نصاب آسانسور، تکنسین و سرویسکار آسانسور
بررسی صنعت آسانسور ایران به روایت آقای میرعبدالهیانی
مهندس صالحی نیا- معاونت امورامور صنایع و اقتصادی وزارت صمت
گروه هم اندیشی آسانسوریها و صندلی داغ
بررسی وضعیت صنعت آسانسور ایران
داستان تولید آسانسور شیندلر 100
برگزاری اولین مجمع عمومی شیندلری ها
تاریخچه بازرسی آسانسور در ایران
نوآوری های جدید صنعت آسانسور ایران
آسانسور ملی و طرح ساماندهی نصابان آسانسور
آسانسوری که با قطع برق کار می کند
برترین شرکت ایرانی سازنده تابلو فرمان آسانسور
تقسیم کار نصب آسانسور و درس دانشگاه
تکنولوژی آسانسور خورشیدی به روایت مهندس مجید پار
نصب درب و ریل آسانسور- قسمت دوم
روش های نوین مدیریت در صنعت آسانسور ایران
مجددا" از همکاران، دوستان و همراهان گرامی فعال در صنعت آسانسور و همه عزیزان علاقمند به این صنعت درخواست می شود هر گونه اطلاعات، خاطره، تصویر و هر گونه مطلب شنیدنی دارند که باعث پربار شدن کتاب صدسال تاریخ صنعت آسانسور ایران می شود از طریق ایمیل و شماره تلفن های تدوین کننده کتاب جناب آقای محمدحسین مشتاقی هماهنگ فرمایند.
moshtaghi.elevator@gmail.com
09122405339 و 02166965398
46 سال همگام با صنعت آسانسور ایران
بادرود به همکاران عزیز
پیرو درج مقاله 100 سال تاریخ صنعت آسانسور ایران در تاریخ 1401/07/14 متن ایمیل زیر توسط تیم تدوین کننده کتاب برایم ارسال شد، با توجه به ایمیل مذکور، بطور خلاصه و فشرده پاسخی تهیه و ارسال گردید. مجموع موارد فوق جهت آگاهی همکاران و دوستان عزیز بشرح زیر منعکس می گردد.
آقای سید طبسی، سلام
یادآوری شما از «پارسلیفت»، ما را به این نتیجه رساند که «پارسلیفت» هم خود بخشی از صنعت ۱۰۰سالهی آسانسور ایران است، بنابراین ۲ صفحه در این کتاب به «پارسلیفت» اختصاص دادیم. خواهشمندم اطلاعات کاملی از مهندس «احسان طبسی» و خودتان و «پارسلیفت» و تعداد دنبال کنندگان، و خلاصهای از مجموعه فعالیتهای «پارسلیفت» که در ۲ صفحه ی A4 با تعداد حدود ۱۱۰۰ کلمهی تایپی در نرم افزار Word خلاصه شود، و ۲ قطعه عکس 6x4 از خودتان و مهندس احسان، برای ما بفرستید.
با سپاس، مهدی میرعبداللهیانی
46 سال همگام با صنعت آسانسور ایران
اوایل سال 1355 به همراه علی اکبر عمادین، سیاوش محمودیان، سعید آذر، فرهاد خالصی و جعفر یاجم با حضور در دومین دوره کورس شبانه روزی آموزش نصب آسانسور شرکت آسانسور سازی ایران شیندلر (Elevator training course in Iran) که توسط اساتید سوئیسی و ایرانی در کارخانه ایران شیندلر تدریس می شد، وارد صنعت جوان و نوپای آسانسور ایران شدیم. (در آن تاریخ مکس زلویگر سوئیسی، مدیر کارخانه ایران شیندلر بود)

سال 1350 برابر با سال 1971 میلادی شرکت ایران شیندلر اولین برج آموزشی نصب و تست آسانسور را در کارخانه تاسیس کرده بود و در همین برج آموزشی نصب آسانسور و راه انداری و تست آسانسور توسط گروه اعزامی انجام گردید.
سال 1359 برای انبارگردانی یک هفته کارخانه بودیم، تصویر یادگار آن زمان در محوطه سرسبز و پوشیده از درختان بید کارخانه ایران شیندلر می باشد .
سیدمحمدامین طبسی به اتفاق علی اکبر عمادین
کلاسهای تئوری و عملی و کار میدانی در پروژه ها مجموعا 150 روز طول کشید و این دوره ها شامل:
روش شاقول اندازی برای ریلها و دربها،
نصب ریلهای کابین و وزنه تعادل،
نصب درب طبقات،
حمل و جاگذاری موتورگیربکس آسانسور روی سکوی چاه آسانسور
نصب کابین و کادر وزنه تعادل و نصب پارشوت و گاورنر و بگسل اندازی
اندازه گیری متراژ سیم ها و سیم بری و روش ثبت شماره دو سر سیم،
نصب تراول کابل که معروف بود به کابل OS و سیم کشی طبقات و سیم کشی مدار ایمنی، سری طبقات، شستی های احضار طبقات و کابین،
نصب جهت نما و فتوسل
نصب شستی و نمراتور طبقات و شستی نمراتور داخل کابین و.........
در آغاز بکار در شرکت ایران شیندلر، مرکز اصلی در خیابان عباس آباد خیابان مهناز پلاک 95 قرار داشت. اما با شروع تولید آسانسور در کارخانه، دفتر مرکزی شرکت به خیابان شاهرضا(انقلاب) چهار راه کالج کوچه دبیرستان البرز منتقل شد. ساختمان مذکور اواسط کوچه بن بست دبیرستان البرز، مقابل دیوار دبیرستان البرز واقع شده و دارای چهار طبقه تک واحدی بود. هر طبقه این ساختمان 380 متر مربع وسعت داشت.
ساختمان مذکور متعلق به دکتر محمدعلی مجتهدی گیلانی رئیس دبیرستان البرز تهران بود، ساخت این ساختمان شخصی ساز با نظارت دکتر محمدعلی مجتهدی گیلانی انجام گرفته، ایشان به اتفاق خانواده در این ساختمان ساکن بودند. آقای دکتر مجتهدی از سال 1320 مسئولیت شبانه روزی دبیرستان البرز را بعهده داشت و از سال 1323 مدیریت کل دبیرستان البرز به ایشان واگذار گردید. این مدیریت مدت 34 سال ادامه داشت. سال 1341 به ریاست دانشگاه پلی تکنیک تهران انتخاب شد و سال 1344 مسئولیت تاسیس دانشگاه صنعتی آریامهر( دانشگاه شریف فعلی) به وی سپرده شد. وی بنیانگذار و اولین نایب التولیه دانشگاه صنعتی آریامهر بود. در دوره هایی ریاست دانشگاه ملی ایران، پلی تکنیک تهران و دانشگاه شیراز را به عهده داشت.
مجموعه ساختمان آقای دکتر مجتهدی، شهریور ماه 1370 با موافقت دکتر مجتهدی به موسسه آموزشی سازمان منطقه ای آزاد قشم فروخته شد. دکتر محمدعلی مجتهدی گیلانی در تمامی عمر به فکر خدمت به کشور بود و هرگز آلوده سیاست نشد، همیشه در هر فرصتی این توصیه را در سخنرانی هایش مطرح می کرد: "به مملکتتان خدمت کنید" روحش شاد.
دفتر شرکت ایران شیندلر در طبقه دوم ساختمان دکتر محتهدی قرار داشت. وقتی فعالیت اجرایی ایران شیندلر سال 1353 آغاز شد، تردد گروههای کارگاهی و متخصص به شرکت زیاد بود و همیشه مسئولین شرکت توصیه می کردند که در ساختمان و راه پله ها سکوت را رعایت کنید، مخصوصا اوقاتی که دکتر مجتهدی در ساختمان بودند، زیرا وی خیلی به نظم و انضباط اهمیت می داد. متاسفانه نیروهای فنی و کارگاهی که معمولا پر سر و صدا هستند، به این توصیه ها زیاد توجه نمی کردند و موجب ناخرسندی دکتر مجتهدی شده بود، لذا مدیریت تصمیم گرفت واحدهای فنی اجرایی و انبار را به مکانی دیگر انتقال دهد، محل جدید واحد های نصب و سرویس و تعمیرات و انبار، در خیایان بهار شمالی، خیابان مزین الدوله قرار داشت (خیابان مزین الدوله از سمت جاده قدیم شمیران یا خیابان کوروش کبیر تقریبا مقابل سینما ریولی بود). یکسالی در این ساختمان حضور داشتیم تا اینکه دفتر مرکزی و کلیه واحدهای مالی، تدارکات، فروش، نصب، سرویس و تعمیرات و نگهداری، موتوری و ترانزیت کالا در یک ساختمان مستقر شدند. ساختمان جدید شرکت ایران شیندلر در خیابان تخت طاووس(مطهری) نبش بزرگراه شاهنشاهی(مدرس) قرار داشت که از سال 1357 تا 1385 نزدیک به سی سال در همین محل مستقر بود.
تعدادی از دوره دیده های اولین کورس تحصیلی شبانه روزی آموزش آسانسور ایران شیندلر سال 1354
نشسته سمت چپ بهرام فداکار، ایستاده سمت چپ سعید ثقفی خادم و بقیه را بخاطر ندارم.
در آن زمان واحد دفتر فنی تازه تشکیل شده بود یک دوره تئوری فشرده برای من در دفتر مرکزی و دوره های عملی در پروژه های شرکت برگذار شد و مهندس ایمفلد سوئیسی استاد آموزش تئوری و مهندس کلیفلد سوئیسی استاد آموزش عملی این دوره دو ماهه بود. پس از طی این دوره تئوری عملی و قبولی در آزمون پایان دوره، در واحد کنترل چاه آسانسور مشغول به کار شدم.
شرکت شیندلر هلدینگ آ گ سوئیس با تعداد 2400 سهم، سهامدار شرکت ایران شیندلر بود و دیگر سهامداران شرکت ایران شیندلر عبارت بودند از:
بانک توسعه صنعتی و معدنی ایران با 1600 سهم،
سازمان برنامه با 3200 سهم
شرکت ابوالحسن دیبا و شرکاء با 800 سهم، طی سالها فعالیت پویا در شرکت ایران شیندلر که از سال 1355 آغاز و تا سال 1390 ادامه داشت، تقریبا در تمامی قسمت های فنی، اجرایی و حتی مالی و اداری کسب تجربه کردم که در ادامه شرح مختصری از فعتایت این سالها را به آگاهی می رسانم:
نمای سالن تولید کارخانجات آسانسورساری ایران شیندلر در شهر صنعتی البرز قزوین
دروازه ورودی جنوبی کارخانه ایران شیندلر
(فریدون یزدان پناه از ابتدای تاسیس شرکت سال 1350 تا اواخر 1355 پس از ابوالفضل دهنائی که به عنوان مدیر عامل زمان ثبت شرکت معرفی شده بود، اولین مدیرعامل ایران شیندلر بود و پس از وی عبداله بانکی تا اوایل سال 1357 دومین مدیر عامل ایران شیندلر بود و با رفتن عبداله بانکی، منوچهر فدایی چند ماه به عنوان سرپرست ایران شیندلر نامه های رسمی را از طرف عبداله بانکی امضا می کرد.
از اوایل سال 1357 تا اواخر سال 1358 محسن امیرمظفری در پست مدیرعاملی حضور داشت.
اواخر سال 1358 ابوالفضل دهنایی تا تعین مدیر عامل سرپرست ایران شیندلر بودند. لازم به یادآوری است دفتر مرکزی و قسمت های فنی و نصب ایران شیندلر در آغاز فعالیت و تولید در تقاطع خیایان حافظ و شاهرضای سابق چهار راه کالج کوچه دبیرستان البرز بود.
اواخر سال 1355 قسمت نصب و دفتر فنی و انبار به خیابان بهار خیابان مزین الدوله انتقال یافت .
سال 1356 مجموعه قسمت های فنی، مالی، اداری، تدارکات داخلی و خارجی، فروش، معاونت ها، نصب، تعمیرات و سرویس، امور مشتریان و نقلیه و ترانزیت کالا به ساختمان جدید واقع در تقاطع خیابان تخت طاووس نبش بزرگراه شاهنشاهی نقل مکان نمود.
دفتر مرکزی شرکت آسانسورسازی ایران شیندلر سال 1357 تا 1386 مدت 30 سال در این
ساختمان مسقر بود و سال 1386 تا زمان انحلال به انتهای خیابان کوه نور جنب ساختمان
شاهد منتقل شد
یکی از نکات مثبت فرم طراحی شده در بازدید های بعدی می شد میزان پیشرفت کار ساختمانی را دقیق برآورد کرد و چنانچه موجب کندی ادامه کار نصب می شد در فرم تذکر لازم به کارفرما داده می شد. پس از هر بازدید یک نسخه از این جدول در پرونده آسانسور بایگانی و در بازدید بعدی این نسخه همراه مامور بازدید چاه بود و بر اساس نسخه قبلی میزان پیشرفت کار نصب آسانسور و کارهای ساختمانی نسبت به قبل دقیقا مشخص می شد.
اطرح نسخه تکمیلی گزارش بازدید چاه آسانسور که بهار سال 1363 توسط سیدمحمدامین طبسی تکمیل شد.
طراحی جداول دیگر در رابطه باکنترل پروژه ادامه داشت و بر اساس نیاز پروژه ها طرح های جدید طراحی
می شد. جدول فوق یک نمونه در رابطه با وضعیت ساختمانی و پیشرفت کار نصب پروژه مترو می باشد.
فتح اله پزشکی هشتمین مدیر عامل ایران شیندلر، برنده لوح سیمین هفتمین چشنواره بنیاد روزبه
در جمع همکاران سابق خود محمد احمدی، سیدمحمدامین طبسی، تقی پارسا و محمود پارسا سال 1394
ایشان دستور دادند که هر کس قند و مایع دستشویی یا صابون و دستمال کاغذی از منزل بیاورد و در میز خود نگهداردند و این موارد را نوعی صرفه جویی در هزینه های جاری شرکت می دانست. در هر صورت در آن سالها مدیریت های اینچنینی را پرسنل تجربه کردند و چه تجربه تلخی بود این تنگ نظری ها در آن ایام.
همان روزهای اول ورود به ایران شیندلر با توجه به مطلع شدن روش مدیریت قبل و صرفه جویی های آنچنانی، دستور داد در کلیه دستشویی ها خشک کن برقی نصب کنند، صابون های عطری مرغوب در دستشویی ها و قندان و دستمال کاغذی روی تمام میزها گذاشته شود به آبدارخانه هر طبقه دستور در صورت اتمام، سریعا جایگزین شود. حتی اگر برای کارمندی مهمان آمد آبدارخانه برای میهمانان نسکافه و بیسکویت ببرد، خلاصه ما که در زمان مدیریت علی اکبر آقازمانی در تحریم داخلی بودیم با حضور آقای بخشنده، دوران جدیدی را تجربه کردیم . در آن زمان صابون های عطری پالمولیو در دستشویی ها استفاده و خیلی زود صابونها مصرف و گاهی برداشته می شد، آبدارچی ها از این موضوع به مدیریت شکایت کردند وی گفته بود شما موظف هستید حتی اگر در هر دستشویی روزی ده تا صابون مصرف شود سریعا" شارژ کنید، نطر مدیر عامل این بود: حتی اگر این صابون توسط کسی برداشته شود، می برد خانه و در خانه استفاده می کند، پس به بهداشت خانواده کارمند من کمک می کند.
مطلب جالبی از دوران مدیریت سیروس بخشنده وجود دارد که برای همیشه یاد و خاطر این مدیر شایسته را زنده نگه میدارد:
سال 1361 بود، شرکت ایران شیندلر قبلا حجم زیادی سفارش قطعات یدکی آسانسور و تعدادی موتورگیربکس ویژه آسانسور باری و ......... به شیندلر سوئیس داده بود (وجه تمامی کالاها قبلا تسویه شده بود) با توجه به نیاز واحد سرویس و تعمیرات به قطعات یدکی، پس از تماس با شیندلر سوئیس مشخص شد به دلیل تحریم های آمریکا شرکت سوئیسی از ارسال لوازم به ایران خودداری کرده است. سیروس بخشنده تصمیم گرفت با حضور در سوئیس موضوع را بررسی و ارسال لوازم را برنامه ریزی کند، در آن زمان هادی خوشابی مدیر تدارکات خارجی بود، قرار شد به اتفاق ایشان سفر سوئیس انچام شود. البته سیروس بخشنده پس از بررسی و پرس و جو از عوامل فنی، گفت ابتدا می رویم یوگسلاوی و از شرکت رادکانچال تعدادی موتور گیربکس و دیکتاتور و تیغه رله و ........ می خریم سپس میرویم سوئیس. این بخش را هادی خوشابی پس از بازگشت از سوئیس برای ما تعریف کرد:" وی کفت وقتی در دفتر مدیریت شیندلر سوئیس بودیم سیروش بخشنده دلیل عدم ارسال لوازم را جویا شد و در پاسخ گفته شد اولا موضوع تحریم مانع اصلی است و در ثانی رشد نرخ کالا دلیل دیگر است.
سیروس بخشنده در همین جلسه به هادی خوشابی میگوید به ایشان بگو فلان فلان شده ها ما انقلاب کردیم و دیگر باج نمی دهیم، قبل از آمدن به سوئیس رفته ایم یوگسلاوی و تعدادی موتورگیربکس و لوازم یدکی خریده ایم با یک سوم قیمت شما، و همانجا مدارک خرید را به آنها نشان می دهند. و می گوید اگر به برند خود احترام می گذارید و برایتان مهم است که در ایران بمانید سریع لوازم را به ایران بفرستید و گرنه ما آزادیم از هر کجای دنیا لوازم مورد نیاز خودمان را تهیه کنیم. خلاصه پس از این جلسه و بازگشت سیروس بخشنده و هادی خوشابی از سوئیس، مدتی بعد کلیه اجناس خریداری شده ارسال شد و جالب بود که درصدی هم تخفیف لحاظ کرده بودند که معادل مبلغ تخفیف، تیغه رله تابلو فرمان و تیغه شوتس (کنتاکتور های MG) ارسال کرده شد.
وقتی سیروس بخشنده آمدند شعاری داشتند که:"بجای پول در صندوق شرکت، باید در انبارها اجناس باشد." در آن تاریخ طبق روال آن سالها انجمن اسلامی و شورای اسلامی و بسیج در کارخانه و دفتر مرکزی بروبیایی داشتند و مخصوصا اینکه تفکر گروه های چپی در کارخانه غالب یود، لذا به این شعار سیروس بخشنده توجهی نکرده و مخالف بودند.
بخاطر دارم پس از سال 1357 و تشکیل شوراها و .. معمولا این تشکیلات با توجه به جوی که حاکم بود اکثر مواقع با مدیران تنش داشتند و حتی این تنش اواخر سال 1360 که محمد آقازمانی مدیر عامل ایران شیندلر بود و وابستگی ایشان به برادرش که در انفجار حزب جمهوری اسلامی از دست داده بود، بیشتر بود تا جایی که وی طی نامه ای با عنوان: انبار آقای طبسی نظر به اینکه مهر و امضاء شورا فاقد ارزش است تاکید کرده بود اجناس فقط با امضاء بهمن رفیعی که سرپرست نصب بود به افراد تحویل داده شود.
لذا با توجه به مخالفت های این تشکلات با بعضی از اقدامات مدیریت که در گذشته همچنان ادامه داشت، من در انبار دفتر مرکزی طی مدت یک هفته بررسی های لازم را انجام داده و با در نظر گرفتن آمار مصرف لوازم یدکی که با کنترل کارتهای موجودی همه قطعات موجود در انبار در دسترس بود، با حدود 30 درصد بیشتر برای مصرف 5 سال لیستی از اقلام پر مصرف یدکی تهیه کرده و به مدیریت تحویل دادم، همچنین چون کارخانه هیچگونه لیستی تهیه نکرده بود، چند قلم از اجناس پرمصرف در کارخانه مثل، سیم برق تک رشته مصرقی آسانسور ها (سیم نمره 0.75 و 1 و 2 و 2.5 و 4 و 6) و انواع الکترود جوشکاری و مفتول جوش آرگون برای حدود 500 دستگاه آسانسور) محاسبه کرده و در لیست مذکور گنجانده بودم.
چند روز بعد خانم فرزانه منشی مدیرعامل تلفنی گفت بیا بالا، رفتم دفتر مدیرعامل، ایشان همان ابتدا با حالتی تشر مانند لیست لوازمی که درخواست کرده بودم و دست ایشان بود را نشان داد و گفت این چیه؟ میدونی چقدر بودجه برای خرید این همه لوازم نیاز است؟ چون ظاهرا عصبانی نشان میداد جا خوردم و دنبال پاسخ مناسب، یک مرتبه حالت چهره مهربان شد و با محبت گفت بیا بشین. هاج و واج از این تغییر حالت نشستم. وی گفت دستت درد نکنه الان چند روزه دارم در مورد این لیست بررسی می کنم و دیدم چقدر حساب شده لیست را تهیه و خیلی زحمت کشیده ای، اما یک سئوال، این همه سیم برای چی توی لیسته؟ با تغییر لحن ایشان کمی آرامش پیدا کرده بودم، گفتم: چون کارخانه لیستی برای تامین لوازم نداده و سیم برق یکی از پر مصرف ترین کالای داخلی است به همراه الکترود جوش که مشابه سیم پر مصرف و عمومی است، برای مصرف میانگین 500 دستگاه آسانسور پیش بینی کرده ام.
سیروس بخشنده تشکر کرد و آقای وثیق قائم مقام خود را احضار کرد. وقتی آقای وثیق آمد به ایشان گفت: بر اساس این لیست را به اضافه 20% بیشتر درخواست خرید صادر کنید.
این اقدام آقای بخشنده و لیستی که من تهیه کردم باعث شد تا سالها انبار دفتر مرکزی نیاز به قطعات یدکی نداشته باشد و جالب است اقلام خریداری شده تا اواخر مدیریت آقای هاشمیان و حتی پس از وی در انبار کارخانه وجود داشت و با توجه به رشد سرسام آور قیمتها این اجناس پشتوانه خوبی برای خط تولید و نصب آسانسورها بود. (چون قبل از سال 1357 فروش آسانسور در حال رشد بود از مرز 500 دستگاه عبور کرده بود، اما پس از سال 1357 بشدت کاهش پیدا کرد و شرکت ایران شیندلر میانگین سالی حدود 30 تا 60 دستگاه آسانسور فروش داشت )
سیروس بخشنده نسبت به نصب آسانسورهای مجتمع های بلندمرتبه بلاتکلیف در آن شرایط جنگی مخصوصا ساختمانهای بلند مرتبه ارتش خیلی حساس بود و چون آن موقع سازمان مسکن با ارتش در مورد تامین وجه بابت نصب آسانسورها اختلاف داشتند کار نصب آسانسورها در سالهای اول جنگ ایران و عراق متوقف شده بود. وی معتقد بود باید این آسانسورها نصب شود حالا هزینه نصب آسانسور را چه نهادی باید پرداخت کند برای ما فرقی ندارد، چون الان سرپرست بسیاری از خانواده های نظامی و ارتش در جبهه ها هستند و منطقی نیست خانواده این عزیزان ده پانزده طبقه را بدون آسانسور از پله بالا پائین روند و خلاصه تمام پروژه ها را فعال کرد و گاهی نیمه های شب با میوه و شیرینی و یک فلاسک چای سرزده به پروژه ها سرکشی می کرد و با نصابها دوستانه گفتگو می کرد و به درد دل آنها گوش میداد و در رفع مشکلات با تمام جدیت کوشا بود.
سیروس بخشنده هرگاه قصد رفتن به اطاق همکاران داشت، قبلا تلفنی تماس می گرفت و می گفت من نیم ساعت دیگر قصد آمدن دارم
در همین شرایط به همکاران می گفت هر کس برای بالابردن دانش خود در رابطه با کاری که به عهده دارد کتاب یا هر گونه منبعی مثل کلاس رفتن و امثالهم لازم دارد اقدام کند و فاکتور را پس از امضاء مدیر مربوطه به حسابداری داده و وجه را دریافت کند. ایشان خیلی به ارتقاء دانش و کتاب خواندن اهمیت می داد و سفارش می کرد حتما کتاب زیاد بخوانید مخصوصا کتابهایی که در رابطه با ارتقاء دانش شغلتان باشد.
حتی به امور مالی دستور داده بود در ساعات غیر کاری و تعطیل پرسنل می توانند برای مطالعه کتاب و رفتن کلاسهای آموزشی اضافه کار بگیرند و به این روش ایجاد انگیزه در پرسنل بوجود می آورد.
یکی از آرزوهای سیروس بخشنده که متاسفانه با جدا شدن از ایران شیندلر تحقق نیافت، موضوع خرید اتومبیل های کوچک سوبارو برای واحدهای سرویس و تعمیرات بود، وی در نظر داشت از طریق واحد مالی به تعداد افرادی که در واحد سرویس و تعمیرات دارای گواهینامه هستند از اتومبیل های مینی وان که در آن سالها در دو نوع دو سیلندر 500cc و جهار سیلندر 550cc موجود بود و توسط شرکت عباد واقع در انتهای خیابان سعدی عرضه می شد خریداری شود. تماسهای با این شرکت نیز انجام شده بود.
البته قرار بود وجه خرید را شرکت بپردازد و سند اتومبیل ها بنام افراد صادر شود و ماهیانه مبلغی به صورت اقساط از حقوق ماهیانه آنان کسر گردد، تا وقتی که وجه کامل تسویه نشده سندها به صورت امانت در صندوق ایران شیندلر نگهداری شود. همچنین ماهیانه مبلغی که بابت ایاب ذهاب به حساب افراد ریخته می شد کسر نگردد ولی روی این اتومبیل ها آرم شرکت ایران شیندلر و تبلیغات شرکت الصاق گردد. اما متاسفانه با رفتن سیروس بخشنده این طرح هم به فراموشی سپرده شد.
همین تفکرات وی باعث شد وقتی درخواست افزایش حقوق پرسنل را به هیئت مدیره ارسال کرد احمد دژخواه که آن زمان رئیس هیدت مدیره ایران شیندلر بود و ادعای بچه مذهبی داشت، به مخالفت برخواست و حتی در یکی از آخرین جلسات هیئت مدیره درگیری فیزیکی بین مدیرعامل و رئیس هیئت مدیره اتفاق افتاد و خلاصه مدیر لایق و شایسته ایران شیندلر پس از نزدیک دوسالی که در ایران شیندلر حضور داشت و شرکت بحران زده را طی این مدت فعال کرده بود به دلیل کارشکنی های هیئت مدیره، از ایران شیندلر جدا شود و مدتی مدیر عامل شرکتی صنعتی و در آنجا هم اوضاع احوال آن شرکت شبیه ایران شیندلر بود و هیئت مدیره در کمین تصاحب زمین و ساختمان و انبارها و ......... بودند و لذا سیروس بخشنده پس از مدتی ایران را به مقصد آمریکا برای همیشه ترک کرد
پس از این افزایش دریافتی ماهیانه، با امکاناتی که در انبار بود یکی از اتاق های کوچک انبار را تبدیل کردم به کارگاهی کوچک کرده و درخواست دریل پایه دار و یک سری ابزار مثل حدیده و قلاویز و ........ دادم ، با استقبال از این اقدام دستور تهیه ابزار آلات صادر گردید و این شرایط باعث شد با جدیت بیشتر نسبت به بازسازی قطعات اقدام کنم. از نکات جالب این دوره با توجه به این کارگاه کوچک، آوردن لوازم خانگی معیوب همکاران، جهت تعمیر در این تعمیرگاه خاص بود.
در این سالها مشکلات و مغایرتهای زیادی در اجناس ارسالی از کارخانه به کارگاه ها وجود داشت که اکثرا باعث عودت اجناس می شد و این موضوع باعث تاخیر عملیات نصب و هزینه های مضاعف می شد. به پیشنهاد مدیر عامل وقت محمود هاشمیان گزینه مناسب من بودم و با حکم شماره 1396 تاریخ 1369/04/23 به عنوان نماینده دفتر مرکزی برای کنترل اجناس ارسالی از کارخانه به کارگاهها و مسئول هماهنگی امور نصب و کارخانه مستقیما زیر نظر مدیرعامل منصوب و قرار شد در هفته سه روز در کارخانه حضور داشته باشم و ارسال اجناس آسانسور به کارگاهها با نظارت من در در همین سه روز انجام گردد. (دوره طولانی دهمین مدیرعامل ایران شیندلر آقای محمود هاشمیان در اوایل سال 1376 به پایان رسید.
همایون منصوری برای تمامی پرسنل در هر رده کاری احترام خاصی قائل بود. زمانی که رزا یونان پس از سالها فعالیت موثر به
سن بازنشستگی رسید، مدیرعامل طی نامه ای از کارخانه درخواست کرد برنامه جشنی برای تقدیر از رزا یونان تنظیم کند.
پس اعلام آمادگی کارخانه روزی مدیرعامل به همراه زرا یونان و سه تن از همکاران خانم ایشان، هما سیدجوادی، قانئان و
قاطمه محمدی به کارخانه آمدند و پس از بازدید از قسمتهای مختلف کارخانه در جشن مختصری که در اطاق مدیر کارخانه
برگزار شد شرکت کردند و لوح تقدیر زیبایی به رزا یونان تقدیم شد. به همراه لوح تقدیر هدایایی به میهمانان اهداء شد.
تصویر فوق یادگار آن روز می باشد.
طی مدتی که در کارخانه بودم در هماهنگی واحد های مختلف تلاش زیادی کرده، طرح های اصلاحی بسیاری ارائه داده که کاهش مواد، سرعت تولید به حداقل رساندن ضایعات بخشی از تلاش پیوسته و مستمر من در کارخانه بود، از جمله تاثیرات پیشنهادات: کاهش 70 درصدی مصرف چوب های چهار تراش در بسته بندی دربهای طبقه و دربهای کابین و کاهش 40 درصدی آهن آلات مصرفی در ساخت براکت های ریل کابین و ریل وزنه تعادل و طرح جدید برای کاهش 45 درصدی یراق آلات میکرو سوئیچ های داخل چاه و دیگر موارد که بالغ بر دهها طرح بود و به همین دلیل بارها مورد تشویق قرار گرفتم. لذا سعی کردم این موارد را توسعه داده و از همکاران دارای استعداد و ذوق برای همکاری دعوت کنم. در آن زمان به دلیل تحریم ها و عدم ارسال قطعات خارجی، خط تولید دچار مشکل شده بود، چون در گذشته اقداماتی در جهت بازسازی لوازم آسانسور انجام داده، مطمئن بودم با تجهیزاتی که در کارخانه موجود است و کارخانجاتی که در شهر صنعتی فعال بودند می شود بسیاری از قطعات مورد نیاز را در داخل تولید کرد، لذا مذاکراتی با مدیرعامل و با مسئولین فنی شرکت داشتم و پیرو آن پیشنهاد تاسیس کمیته فنی ساخت قطعات و لوازم آسانسور را ارائه کردم، (البته در گذشته در همین راستا اقداماتی انجام گرفته بود که متاسفانه با وجود مشکلات و عدم حمایت مدیریت وقت بی نتیجه ماند.) این پیشنهاد بدون مخالفت و طی نامه شماره 509/ک تاریخ 1377/04/23 مورد تصویب مدیر عامل قرار گرفت،
افراد کمیته فنی ساخت قطعات به شرح زیر بود:
1- اسماعیل هاشمی مدیر سالن و سرپرست خط تولید کارخانه
2-مصطفی کشاورز شاهباز رئیس فاز 2 کارخانه
3- هیبت اله یوسفی رئیس بخش برش، پانج، پرس و خمکاری
4- قدرت اله میرزایی سرپرست ماشینکاری فلکه های چدنی و قطعات چدنی گیربکس
5- سیدمحمدامین طبسی سرپرست کنترل کیفیت و ....
با تاسیس کمیته فنی ساخت قطعات به ترتیب اولویت بسیاری از اجناس (لولای درب، قطعات آلمینیومی مانند هفت تیری قفل بازکن ساسپنشن، مادگی قفل ساسپنشن درب طبقات و درب کابین ، قرقره های تفلون انواع صفحات آهنی ساسپنشن، پایه لنگ قرقره های بازو و قرقره های ریلی ساسپنشن، لولای درب، تسمه فنر درب لولایی و دستگیره درب و بسیاری اقلام دیگر در کارخانه تولید شد. همچنین این کمیته با توجه به اشکالاتی که گروههای نصاب در زمان نصب بعضی از قطعات با آن مواجه می شدند جلسات زیادی برگزار کرد و بسیاری از مغایرتهای مشکل آفرین بررسی و مشکلات شناسایی و نقشه ها اصلاح و رفع مشکل شد، این موارد موجب کاهش مصرف متریال، کاهش هزینه ها و دوباره کاری شد. خروجی نتایج اقدامات کمیته فنی ساخت قطعات موجب رضایت اکیپ های نصاب نیز شد.
روز یکشنبه پس از تعطیلی کارخانه به اتفاق قاسم درویشوند به سمت تهران حرکت کردیم و شب تهران بودییم و صبح روز دوشنبه به همراه قاسم درویشوند دفتر مرکزی بودیم، صفرعلی صفایی مدیر واحد سرویس و نگهداری به همراه منصور دخیلی هم آماده همراهی بودند، حدود ساعت 9 عازم وزارتخانه شدیم. ابتدا از آسانسورهایی که در حال سرویس دهی بود بازدید شد و سعید روزبهانی در باره شرایط خاص آسانسورها در حوزه وزارتی و مشکلات و موارد دیگر توضیحاتی دادند و بعد رفتیم نزد حمیدرضا چمنی که مشغول کار در موتورخانه آسانسورهای دوبله بود.
همایون منصوری در موتورخانه دو دستگاه از آسانسورهای وزارت مسکن و توضیحات حمیدرضا چمنی به وی سال 1378
همایون منصوری پرسشهایی داشتند و حمیدرضا چمنی فرصت را غنیمت شمرد و در مورد بعضی از مشکلات موجود، به ویژه کسورات پروژه که به دلیل تحریمها با تاخیر می رسید، توضیحات مفصلی داد و ایشان قول پیگیری و سرعت در تامین کسورات را دادند.
بعد از دیگر آسانسورهای وزارت مسکن هم بازدید شد و صفرعلی صفایی و منصور دخیلی نیز در این مرحله توضیحاتی در مورد چگونگی خدمات سرویس و نگهداری آسانسورهای وزارتخانه و مشکلات موجود ارائه دادند و در پایان قرار شد بر فراز بام وزارت مسکن عکسی به یادگاری گرفته شود.
حاضرین روز بازدید همایون منصوری روی بام وزارت مسکن به ترتیب از راست به چپ منصور دخیلی و حمیدرضا چمنی از پرسنل متخصص واحد تعمیرات، همایون منصوری، مدیرعامل، صفرعلی صفایی مدیر واحد سرویس و تعمیرات، سیدمحمدامین طبسی، قاسم درویشوند سرپرست واحد مونتاژ کارخانه ایران شیندلر و مسئول واحد تزئینات کابین آسانسور و سعید روزبهانی نماینده مقیم ایران شیندلر و مسئول نگهداری آسانسورهای وزارت مسکن
حکم شماره 2210 تاریخ 1376/12/23 در رابطه به محول کردن سرپرستی کارخانه ایران شیندلر
بخشی از غرفه ایران شیندلر در نمایشگاه بین المللی آسانسور تهران، عسگر ولیزاده، رضا سرمری
سیدمحمدامین طبسی و صفرعلی صفایی
قسمتی از غرفه شرکت ایران شیندلر نمایشگاه بین المللی صنعت ساختمان، علی صفری، حسن اصغری
تقی نقیئی و سیدمحمدامین طبسی
طی دوران مدیریت همایون منصوری، ایران شیندلر در چهار نمایشگاه بین المللی آسانسور و پله برقی تهران و نمایشگاه بین المللی صنعت ساختمان تهران و شیراز حضوری پر رنگ داشت.
بخشی از غرفه ایران شیندلر در بیست و پنجمین نمایشگاه بین المللی تهران - حاضرین
از راست: عسگر ولیزاده از خدمات، دارابی مدیر اداری- صفرعلی صفایی مدیر سرویس و
تعمیرات، حسین گودرزی سرپرست کارخانه، سیدمحمدامین طبسی سرپرست کنترل
کیفیت کارخانه، یوسف پهلوانی مدیر نصب و رضا سرمری از واحد فروش
بخشی از غرفه شرکت ایران شیندلر در نمایشگاه بین المللی صنعت ساختمان تهران
در تصویر از راست به چپ: سیدمحمدامین طبسی، بیگی، سعید ثقفی خادم همکار
قدیمی ایران شیندلر و نماینده فروش و خدمات پس از فروش شرکت ایران شیندلر در استان
خراسان، صمد صمدزاده، علی صفری
همایون منصوری یازدهمین مدیرعامل شرکت آسانسورسازی ایران شیندلر نسبت به نوسازی تجهیزات و مرمت ساختمان توجه ویژه ای داشت و در دوره حضور ایشان در راس مدیریت ایران شیندلر شاهد مواردی در این رابطه بودیم. اواخر پائیز سال سال 1376 ایشان برنامه ای تنظیم کرد و از پرسنل خواست آنان که توانایی دارند در این برنامه شرکت کنند، در این برنامه رنگ آمیزی عمومی کارخانه، مرمت و ایزولاسیون سقف سالن ها و تعمیر و بهساری سرویس ها وجود داشت. گروهی از پرسنل در رابطه با رنگ آمیزی همکاری کردند و طی مدت یک هفته، کلیه دربها و ستونها و...... رنگ آمیزی شد و تا پایان آبان ماه کار مرمت و ایزوله کردن سقف ها نیز انجام شد.
خشایار مهرورز، حبیب اله خادم، رضا قنبری، حمید محمدرحیمی، عباس معتمد نفرات برتر کارخانه با حضور
در دفتر مرکزی جوائز خود را از مدیرعامل دریافت کردند، تصویر زمان حضور این افراد در محوطه پارکینگ شرکت
ایران شیندلر توسط طبسی ثبت شده است.
یکی دیگر از شیوه های مدیریتی همایون منصوری توجه به تلاش و ایده ها و خلاقیت پرسنل دفتر مرکزی و کارخانه بود، در همین رابطه دستوالعملی صادر کرد که به صورت ماهیانه از دارندگان برترین ایده، پر تلاش ترین فرد از قسمت های مختلف شرکت قدردانی و جوایزی تقدیم گردد، و تا زمانی که در شرکت حضور داشت این رویه را ادامه داشت و هر ماه به نفرات منتخب جوایز ارزنده تحویل داده می شد.تصویر فوق اولین سری افراد برتر کارخانه از واحد ماشینکاری (خشایار مهرورز) از قسمت انتظامان و نگهبانی(حبیب اله خادم و رضا قنبری) از قسمت تعمیرات (حمید محمدرحیمی) و از قسمت برق و مونتاژ تابلو فرمان(عباس معتمد)دیده می شوند.
نمای ورودی نوار نقاله حمل قطعات اسانسور به داخل سالن شستشو با روش سنتی دستی(قدیمی)
وضعیت سالن قدیمی شستشوی قطعات آسانسور که توسط پاشش دستی انجام می شد
با عقد قرارداد با پیمانکار سازنده و اجراء کننده سیستم شستشوی مکانیزه، تجهیزات مربوط پس از تهیه
به سالن تولید حمل و در محوطه داخلی طبق نقشه آماده می می شود.
پس از ساخت و آماده سازی تجهیزات سیستم شستشوی مکانیزه در محوطه مقابل سالن شستشو، این
سیستم توسط گروه پیمانکار در حال نصب در محل اصلی می باشد، محمود خراسانی سرپرست سالن رنگ
در کلیه مراحل ساخت و حمل و مونتاژ تجهیزات جدید بر کار پیمانکار حضور مستقیم داشت.
دهانه ورودی نوار نقاله حمل قطعات آسانسور برای شستشو در سیستم جدید، شستشوی مکانیزه
نمای تونل شستشوی مکانیزه پس از راه اندازی، در این روش قطعات آسانسور پس آنکه به نوار نقاله منتقل
می شد، با تنظیم سرعت مناسب براساس نوع قطعه، وارد این تونل شده و پس از شستشوی چهار مرحله
ای (چهار تانک مواد مختلف شستشو در مسیر تونل قرار داشت) و هنگام عبور قطعه به ترتیب مواد این چهار
توسط نازل های پاشش شستشو شده و از انتهای تونل خارج و به محفظه باد گرم وارد می شد.
پس از خشک شدن قطعات، جهت پوشش ضد زنگ، یا رنگ اصلی وارد سالن رنگ آمیزی شده، سپس وارد
تونل یا کوره پخت می شد. طول کوره پخت رنگ حدود 15 متر بود و درجه گرمای کوره بر اساس نوع قطعه و
رنگ پوششی و زمان توقف قطعه در تونل تعین می شد. ضمنا در سالن رنگ آمیزی آبشاری وجود داشت با
سه و نیم متر ارتفاع و عرضی حدود 8 متر، آب سرتاسر این دیوار به صورت آبشار جریان داشت و فرد نقاش
رو به این آبشار رنگ آمیزی می کرد. آب مورد مصرف نیز در جریان بازگشت از چند فیلتر عبور کرده و مجدد به
صورت زلال دوباره به سیستم بر می گشت.
اقدام دیگر همایون منصوری، در رابطه با بهسازی، نوسازی، سالن شستشوی قسمت رنگ آمیزی کارخانه بود. در این قسمت عملیات شستشو قطعات بصورت دستی انجام می شد، قطعات سوار بر نوار نقاله وارد سالن شستشو شده، مشئول شستشو بعد از ترکیب مواد شستشو، آنها را داخل تانک مربوطه ریخته و آب اضافه می کرد و بوسیله پمپاژ آب قطعات و لوازم را شستشو می داد.
این روش شستشو از همان ابتدای تاسیس کارخانه تداوم داشت. همایون منصوری در یکی از جلساتی که در کارخانه با مسئولین قسمت ها به صورت منظم و هفتگی داشت، به مورد سالن شستشو اشاره کرد و گفت این نوع شستشو دیگر منسوخ شده، ضمن اینکه در این نوع زمان شستشو طولانی، مصرف مواد ترکیبی بیشتر و عمل شستشو یکنواخت نمی باشد و بستگی به حال شوینده دارد، مهمتر از همه موارد، فردی که شستشو را انجام می دهد در معرض عوارض تنفسی قرار دارد. وی از حاضرین خواست در این مورد بررسی کنند و حتی از کارخانجات دیگر که سالن شستشوی مکانیزه دارند بازدید شود و بهترین گزینه را برای ایجاد سالن شستشوی مکانیزه انتخاب کنند. دوسه نفری که ارتباط و تعامل خوبی با کارخانجات دیگر داشتند پیشقدم شدند و نامه نگاری با دو سه کارخانه برای بازدید انجام شد و نمونه برتر انتخاب گردید. با پیمانکار اجرای سالن مکانیزه شستشو مذاکره شد و در نهایت قزاداد اجراء و نصب سیستم منعقد گردید. پس از اجراء نتیجه کار بسیار تاثیرگذار در کیفیت شستشو، کاهش مصرف آب و مواد شستشو و سرعت انجام کار بود و این هم یادگاری ماندگاری شد، از مدیرعاملی که بدنبال تغییرات و اصلاحات اساسی بود.
در زمان اجراء من طبق روال و عادت که به مستند سازی توجه ویژه ای داشتم از کلیه مراحل کار تصویر برداری کرده که در بالا تعدادی از تصاویر را تقدیم می کنم.
مورد آخر در رابطه باهمایون منصوری، توجه به تشکیلات سازمانی صنعت آسانسور ایران بود و طی تماس های متعدد با همکاران متعهد و علاقمند، یکی از افراد موثر و پیگیر برگزاری و گردهمایی دست اندرکاران صنعت آسانسور ایران جهت برنامه ریزی نظارت بر کار نصب آسانسور بود. که نتیجه این پیگیری ها منجر به برگزاری "اولین و بزرگترین گردهمایی صنعت آسانسور ایران"در تاریخ 23 اذریبهشت ماه 1377 تحت عنوان: "همایش بزرگ جامعه صنعت آسانسور ایران" شد.
این همایش با خضور گروهی از اعضای مطرح و همکاران صنعت آسانسور ایران با همکاری "مرکز آموزش و تحقیقات صنعتی ایران" در هتل استقلال تهران برگزار گردید.
در همایش بزرگ جامعه صنعت آسانسور ایران شرکت ایران شیندلر بیشترین نفرات را به همایش فرستاده
که من به همراه حدود 16 نفر از پرسنل شرکت افتخار حضور در این همایش را داشتم.
پس از برگزاری این همایش بزرگ جلسات متعددی با حضور منتخبین شرکتهای آسانسوری و شرکت بازرسی در محل ساختمان وزارت مسکن برگزار گردید و در نهایت چکیده مطالب جلسات تا سال 1381 منجر به استخراج و تدوین و تلفیق موادی از استاندارد اروپایی EN81 و استاندارد ملی ایران 6303/1 شد.
پس از یکسال ویرایش دوم آئینامه فوق الذکر انجام گردید و سالهای بعد ویرایش استاندارد سازمان ملی استاندارد آسانسورهای برقی مراحل مختلفی را طی کرد و اصلاحات و بندهایی به آن اضافه شد. مواردی در رابطه با الزامات آسانسورهای MRL و بعد از آن آسانسورهای هیدرولیک و نهایتا" استاندارد پله برقی و پیاده رو متحرک بر اساس استاندارد EN115 با شماره استاندارد ملی 1-13836 تدوین شد.
در دوره مدیریت همایون منصوری در رابطه با طبقه بندی مشاغل به موجب ماده 49 قانون کار اقدامات جدی و مکاتبات بسیاری با مدیرکل بهره وری و مزد وزارت کار و امور اجتماعی انجام گرفت و در نهایت با همکاری توسط دفتر مشاوره فنی بهره وران و با همکاری کمیته طبقه بندی مشاغل شرکت تهیه و مراحل تهیه و مراحل بررسی آن توسط اداره کل بهره وری و مزد انجام شد.
این طرح در فروردین سال هفتاد و هشت به تائید نهایی اداره کل وزارت کار رسید و طی تائیدیه شماره 35742/ت تاریخ 1378/10.27 توسط ابوالقاسم کرم بیگی به شرکت ایران شیندلر جهت اجراء ابلاغ شد و در آن تاکید شد ماخذ محاسبات مربوط به تهیه جدول مزد و ضریب ریالی مزد ثابت کارکنان در آذرماه سال 1387 خواهد بود. ضمنا متذکر شده که مابه التقاوت ناشی از اجرای طرح در مورد کسانی که با اجرای طرح افزایش مزد می یابند بایستی از تاریخ 1 تیرماه 1375 لغایت دی ماه 1378 محاسبه و پرداخت گردد.
در آن سال بنا به اظهار همکاران شرکت ایران شیندلر اولین شرکت آسانسوری بود که طرح طبقه بندی مشاغل در آن اجرایی گردید.
همایون منصوری در شکل گیری و انجام طرح طبقه بندی مشاغل تاثیر بسزایی داشت و در پایان حضور وی
در شرکت ایران شیندلر این طرح پس از فراز و فرودهای مختلف کامل و اجرایی گردید. کتاب ارزشیابی و
طبقه بندی مشاغل شرکت ایران شیندلر - مرحله اول - جلد اول در 206 صفحه تهیه و تنظیم گردید.
با استعفای آقای همایون منصوری یازدهمین مدیرعامل ایران شیندلر هم مانند سیروس بخشنده به دلیل کارشکنی هیئت مدیره استعفاء داد، اواسط سال 1378 دوازدهمین مدیر عامل ایران شیندلر مرتضی خطیبی به همراه معاونش عطاءاله رحیمی از همان بدو حضور با سیاست های منفی و سوء مدیریت شروع بکار کردند و هدف اولیه .... کاهش پرسنل و هدف نهایی تعطیلی و تاراج شرکت بود، با شروع باز خرید پرسنل، دوران رکود مجدد شرکت آغاز شد. حسین گودرزی با مخالفت با روش مدیریت جدید استعفاء داد، من نیز طی نامه ای به مدیریت جدید از معاونت کارخانه انصراف دادم، چند روز بعد من از کارخانه به دفتر مرکزی فرا خوانده شدم. نزدیک به یک سال و اندی وضعیت شرکت بحرانی بود و اتفاقات غیر قابل بیان وقوع یافت و تعداد زیادی از بهترین نیروهای موثر شرکت تاب نیاورده و استعفاء دادند. نارضایتی عمومی کارکنان، حتی مشتریان زیاد شد و اخبار به طریق گوناگون به شرکت سرمایه گذاری شاهد منتقل شد و اواسط سال 1379 مدیریت شرکت سرمایه گذاری شاهد ناچار به تعویض دوازدهمین مدیر عامل ایران شیندلر و قائم مقام وی شد.

مراسم جشن دریافت ایزو 2000 در رمضان سال 1382 - دفتر مدیر عامل شرکت ایران شیندلر از راست:
زعیمی -معینی-مجید حسینی اصل-اسداله گودرزی- کریم مداح- ؟ - سیدمحمدامین طبسی- ریاحی
مجید عرب بنی اسد
مراسم افطاری در بزرگداشت دریافت ایزو 2000 شرکت ایران شیندلر از راست: سیدمحمدامین طبسی-
مجید حسینی اصل- اسداله گودرزی- صفرعلی کریمی- مرادعلی سیاهپوش مدیرعامل
فنی_مجید عرب بنی اسد مدیر کارخانه- سیدمحمدانین طبسی
سلچوک دیکمن مشاور فنی و توسعه تجارت EMEA نماینده اعزامی شیندلر سوئیس به ایران شیندلر از اوایل
سال 1381 مقیم ایران شد.
آسانسورهای سرعت بالا توسط شرکت ایران شیندلر وارد ایران و در پروژه های مهم نصب و راه اندازی گردید،
برای اولین بار جذب فارغ التحصیلان دانشگاه شریف و دیگر دانشگاهها انجام گرفت
برگزاری دوره های آموزش فنی در ایران و اعزام نیروهای متخصص فنی به اروپا که مدتها متوقف شده بود آغاز گردید.
برگزاری کلاسهای عمومی آموزش زیان انگلیسی برای کلیه علاقمندان، حتی سرویسکارن مقیم.
برگزاری کلاسهای آموزشی برای پرسنل شرکت ایران شیندلر در رابطه با ایزو 2000 و نهایتا طی کردن مراحل مربوطه ایزو با همکاری شرکت آلمانی و اخذ ایزو 2000 برای شرکت ایزان شیندلر (ایزو 2000- استاندارد مدیریت کیفیت در خدمات فن آوری اطلاعات IT)،
تدوین برنامه 5 ساله و چارت جامع سازمانی برای شرکت و موارد بسیار دیگر........................... اما متاسفانه مدیریت ایشان خلی زود به پایان رسید و مچبور به استعفاء شد.
مرادعلی سیاهپوش مدیرعامل ایران شیندلر با توجه به تاثیر تبلیغات، برای اولین بار در دوره مدیریت ایشان
تبلیغ ایران شیندلر روی صفحه اول مجله دنیای آسانسور نقش بست.
تردد در ایستگاهها و ساختمانهای مربوط به پروژه همیشه با مشکلات عدیده مواجه بود. تا اینکه با هماهنگی
انجام شده با معاونت عمرانی پروژه متروی تهران کارتی صادر شد که بدون مشکل به تمامی ایستگاهها و محل
های مربوط به نگهداری تجهیزات و لوازم و موتورحانه آسانسورها و .... امکان رفت و امد داشتم.
تیرماه سال 1381 لیستی متشکل از 12 نفر همکاران ذیربط با پروژه متروی تهران به معاونت عمرانی شرکت راه
آهن شهری تهران- مترو معرفی شدند. البته همه این افراد غیر از من، پس از استعفای آقای سیاهپوش شرکت
ایران شیندلر را ترک کردند. پس از اتفاقاتی که در ایران شیندلر رخ داد، به تنهایی سعی کردم آسانسورهای پروژه
متروی تهران را نصب راه اندازی و تحویل نمایم که این مهم با همکاری دوستان و همکاران بسیار عزیز به سرانجام
رسید.
طی مدت نزدیک 10 سال که نصب آسانسورهای پروژه متروی تهران به درازا کشید، دو دلیل عامل اصلی طولانی شدن نصب آسانسورهای پرروژه متروی تهران بود.
در بعضی از ایستگاهها پیش بینی انتقال کابل برق سه فاز مورد نیاز آسانسورها به موتورخانه آسانسور انجام نشده بود، مثل آسانسورهای ایستگاه امام خمینی و ایستگاه ترمینال و......
در بعضی از ایستگاهها ارتفاع روی سکوی چاه آسانسور و سقف موتورخانه کمتر از استاندارد بود، به عنوان نمونه ایستگاه چهار دستگاه آسانسور ایستگاه مفتح
عدم همکاری بعضی از مسئولین خطوط به عنوان مثال خط دو (محمدرضا براری مدیر خط 2) البته در همین جا باید از همکاری خوب فرامرز ساحلی مدیر خط یک پروژه مترو یاد کرد. این مدیر با تجربه و آگاه و تمامی عوامل تحت فرمان وی در تمامی ایستگاههای خط 1 نهایت همکاری را داشتند و به همین دلیل در خط یک بدون هیچگونه وقفه ای کار نصب آسانسورها انجام شد.
در همین رابطه و با توجه به مشکلات فراوان در سازه و ابعاد چاهکهای آسانسور گزارشی از مشکلات موجود در پروژه مترو طی نامه مورخ 4 بهمن 1385 برای معاونت اجرائی پروژه مترو ارسال نمودم که وی در هامش صفحه اول این گزارش تلویحا وجود مشکلات را نپذیرفتند و متنی را نوشته بودند که با واقعیات مطابقت نداشت.، بر همین اساس طی نامه مورخ 14 بهمن 1385 به همراه دو برگ گزارش پیشرفت کار برای ایشان با تاکید بر وجود جدی مشکلات فراوان تقاضای بررسی نسبت به موارد مذکور و تجدید نظر در این باره شدم
معاونت اجرائی مترو در هامش همین نامه مرقوم کرده بودند:"جناب طبسی منظور من از نامه رئیس هیئت مدیره بوده است نه تیم های اجرائی که معمولا تیم های اجرائی که موفق هستند در نظام اجرائی لشکری و کشوری خوش نام هستند و بقول معروف گل می کنند. انشاالله تیم های شما هم چنین هستند و با حضور شما اگر تیم های مترو ضعفی هم دارند جبران میشود. به حال برای تامین مالی بیشتر مازاد بر پنجاه در صد لازم است شرکت ایران شیندلر نامه منطقی، واقعی بنویسند و درخواست افزایش مجدد کنند که این موضوع مربوط بشما نمیشود و ...................."
عدم آگاهی بعضی از مسئولین مترو و ........در رابطه با وضعیت چاه آسانسور ایستگاهها مخصوصا در خط 2 به عنوان نمونه ایستگاه آزادی طبق مشخصات ارائه شده 2 طبقه مشخص شده بود. اما در زمان بازدید چاهکهای ایستگاه آزادی که به همراه چند تن از مهندسین مربوطه حاضر بودند، متوجه شدم کف چاه حفره ای وجود دارد و چون دسترسی به کف چاه که حدود 5 متر ارتفاع تا کف چاه بود امکان ورود نبود لذا اصرار کردم وسیله ای بیا.رند تا کف چاه را بازدید کنم ، ابتدا مخالفت کردند و اطهار داشتند این ایستگاه مثل بقیه ایستگاهها می باشد. اما وقتی سماجت مرا دیدند ناچار دستور دادند نردبان آلمنیومی سه تکه آوردند،به سختی خود را به کف چاه رساندم، کف چاه انباشته از زباله و مصالح ضایعات بنایی بود، با نور موبایل داحل روزنه را بررسی کردم و از گوشه کف چاه با چابجایی تکه های سیمان و نحاله ها جایی برای ایستادن و دیدن داخل روزنه پیدا کردم، محلی که از بالا به شکل روزنه ای کوچک دیده می شد، رو به سالن بسیار بزرگی بود و در انتها دهانه ای با حدود 3 متر عرض وجود داشت که پشت آن به دلیل تاریکی مشخص نبود
اقایانی که بالا بودند با صدای بلند من را صدا می زدند، اما هیچکدام پائین نیامدند، پس ار دیدن وضعیت آنجا، به سختی حود را بالا کشیدم. تمام لباسم خاک آلود بود و همراهان متعجبانه مرا تماشا می کردند. سئوال کردند کجا رفتی، من هم شیطنت کرده و توضیحی ندادم و به شرکت برگشتم و نامه ای به مدیرعامل مترو نوشته ودرخواست اصلاح قرارداد ایستگاه آزادی از دو طبقه به سه طبقه را مطرح کرده.
نکته جالب اینکه نامه مذکور به مدیر خط 2 ارجاع داده شده بود و در پاسخ اعلام کرده بودند ابستگاه آزادی دو طبقه می باشد؟؟!!!!!
نامه نگاری ها منجر به تشکیل جلسه در دفتر مدیرعامل مترو با حضور مدیران و مشاورین و دستگاه نظارت شد. وقتی حلسه آغاز شد، محسن هاشمی با استناد به نامه ایران شیندلر از مسئولین خط 2 توضیح خواست، پاسخ آنان دو طبقه بودن ایستگاه بود. مدیرعامل مترو رو به من گفت: طبسی اینا که میگن ایستگاه آزادی دو طبقه می باشد، این نامه چی می گه؟
در آنجا بود که داستان رفتن به کف چاه و دیدن سالن بزرگ را توضیح داده و در ادامه گفتم احتمالا به دلیل ریختن نخاله های ساختمانی کل یک طبقه زیرین درجاه آسانسور پوشیده از نخاله شده و یک طبقه مذکور قابل رویت نیست.
مدیرعامل مترو این بار از دستگاه نظارت موضوع را پرسید، اتفاقا در آن جلسه علی اکبری از مهندسان دستگاه نظارت ناموران حضور داشت، ایشان توضیح داد ایستگاه آزادی ایستگاه تعویض خط است و طبقه زیرین مربوط به خط دیگری است. اینجا بود که محسن هاشمی با عصبانیت رو به مسئولین خط 2 کرد و گفت: این طور که دیده می شه طبسی بیشتر از شما با پروژه آشناست.
معمولا هر هفته یک جلسه مشترک در دفتر مدیر عامل با عوامل مترو و مشاورین ونظارت داشتیم، پس از حلسه فوق، همیشه مدیرعامل مترو می گفت: طبسی تو کارمند مترو هستی بیا اینجا کنار ما بشین و پس از آن همیشه محل استقرارم از جایگاه پیمانکران منتقل شد سمت مسئولین مترو
در تصویر از چپ : سیدوحید مدنی قائم مقام مدیرعامل - مجید عرب بنی اسد مدیر کارخانه- اس بنگا مدیر کارخانه- سیدمحمدامین طبسی
آخرین یادگار مدیر عامل سخت کوش ایران شیندلر مرادعلی سیاهپوش مقاله ای است که به قلم
وی در شماره 8 و 9 سال دوم مجله دنیای آسانسور، منتشر گردید.
جانشین مرادعلی سیاهپوش، چهاردهمین مدیر عامل ایران شیندلر موسی خادمی بود، موسی خادمی در آن تاریخ دانشجوی دوره دکترا بود و مدیریت عاملی ایشان فقط 4 ماه در سال 1383 دوام داشت. موسی خادم زمانی که سکان مدیریت ایران شیندلر را بدست گرفت دانشجوی مقطع دکترا بود. و همان اوایل حضور در ایران شیندلر ابراز تمایل کرد از پروژه متروی تهران بازدید کند.
طبق برنامه یک روز بعد از ظهر را به بازدید از مترو اختصاص دادیم و به اتفاق موسی خادمی و سیدابراهیم واصفی عارم ایستگاه مفتح که نزدیک شرکت بود شده و گردشی در ایستگاه و بازدید از چاه آسانسور و موتورخانه داشتیم، سپس رفتیم ایستگاه امام خمینی حدود دو ساعتی در این ایستگاه بودیم و بعد رفتیم ایستگاه صادقیه. خلاصه وقتی قصد بازگشت داشتیم هوا تاریک شده بود و سیدابراهیم واصفی که منزلش کرج بود همان جا خداحافظی کرد و من موسی خادمی با دفتر برگشتیم.
طی مدتی که در قطارها بودیم وی گفت پروژه مترو در حال گسترش است و وایستگاهها نیاز به آسانسور دارند، حیف نیست این پروژه با این همه ظرفیت نیاز به آسانسور را رها کنیم ؟ اگر شرکت فعال شود که پتانسیل فعالیت را دارد، خانواده های زیادی از آن بهرمند می شوند.
ضمن اینکه وقتی موسی خادمی آمد واحد فروش شرکت تقریبا تعطیل شده بود. وی روزی مرا به دفتر فراخواند و گفت مدیر فروش مناسب برای ایران شیندلر می خواهم کسی را می شناسی؟
گفتم بررسی می کنم اطلاع می دهم. در بازگشت از دفتر ایشان با دوست و همکار قدیمی امیر راد که از سال 1354 در قسمت فروش فعالیت می کرد و بعدها مدیر فروش ایران شیندلر شد، تماس گرفتم و موضوع درخواست مدیر عامل را گفتم، امیر راد گفت فرصتی بده، خلاصه چند روز بعد از ایشان دعوت شد و در جلسه ای با مدیرعامل به توافق رسیدند و امیر راد مدیریت واحد تعطیل شده فروش را بعهده گرفت و مدت دوسال در این سمت ماندگار شد،گرچه موسی خادمی که مخالف رویه هیئت مدیره بود 4 ماه بعد از ایران شیندلر رفت، طی مدتی که امیر راد مدیریت فروش را داشت تعداد زیادی آسانسور فروخته شد. جالب اینکه نه کارخانه ای وجود داشت نه واحد تدارکات، تمام مراحل سفارشات، تابلو فرمان، کابین آسانسور، شستی های طبقات و شستی داخل کابین، ریلها، براکتها، قطعات الکتریکی، و دیگر تجهزات آسانسور را خود امیر راد انجام می داد و پیگیری می کرد و با استفاده از نصابهای خوبی که هنوز به ایران شیندلر وفادار مانده بودند آسانسورها راه اندازی و پس از دریافت تائیدیه استاندارد تحویل مشتری می شد.
همانطوریکه در بالا اشاره شد موسی خادمی نتوانست با هیئت مدیره همارای کند و استعفاء داد. هیئت مدیره ای که به دنبال تعطیلی شرکت بود و حتی به امضاء ایشان در تاریخ دهم خردادماه 1387 نامه ای به شماره 1383-2-19 خطاب اداره کل کار و امور اجتماعی قزوین ارسال شد و در این نامه عنوان شده بود به دلیل رکود بازار و عدم امکان پرداخت حقوق و بدهی های میلیاردی به بیمه، دارایی، خدمات شهر صنعتی البرز، موضوع تعطیلی کارخانه را تلویحا اعلام و اطلاع رسانی کرده و همکاری این نهاد را با خواسته های نهایی خود خواستار شده بودند. این سیاست از زمان مصطفی خطیبی و عطااله رحیمی به صورت چراغ خاموش کلید خورده بود به صورتی که ایجاد حساسیت و واکنس در پرسنل شرکت ایجاد نکند برنامه ریزی شده بود که در گام نخست بازخرید اکثریت پرسنل، تعطیلی کارخانه، بستن پرونده پروژه های نیمه کاره و در انتها تسویه پرسنل باقیمانده و انحلال شرکت.
قاسم جعفری به عنوان پانزدهمین مدیر عامل ایران شیندلر که معروف بود به "مدیر انحلال"، (قاسم جعفری قبل از حضور در شرکت ایران شیندلر مدیرعامل شرکت صدوق بوده، شرکت صدوق در واقع شرکت آسانسور اوتیس یود و وظیفه قاسم جعفری تعطیلی خاموش این شرکت بوده که در این هدف موفق شد.) قاسم جعفری سال 1383 جایگزین موسی خادمی شد و پس از چند سال آخرین نفس های شرکت ایران شیندلر نیز گرفته شد، کلیه پرسنل به اشکال مختلف بازخرید شدند و فقط اینجانب بخاطر مدیریت پروژه متروی تهران و دو سه نفر دیگر برای کارهای مالی و اداری باقی ماندند. قاسم جعفری سال 1385 ایران شیندلر را ترک کرد و شانزدهمین و آخرین مدیرعامل ایران شیندلر رسول داودی سال 1385 شروع به کار کرد
پس از سالهای طولانی و فراز و فرودهای شرکت ایران شندلر، نهایتا در تاریخ 9 آذرماه سال 1388 عوامل خاص
به هدف نهایی نزدیک شدند و آگهی مزایده شرکت ایران شندلر منتشر شد.
اولین شبکه اجتماعی صنعت آسانسور و پله برقی ایران برای علاقمندان این صنعت، آذرماه سال 1378 توسط سایت پارس لیفت راه اندازی شد. زمانی که از تلگرام و واتساپ و اینستاگرام و فیسبوک و دیگر شبکه های مجازی...... خبری نبود پارس لیفت ابتدا در شبکه گوگل کانکت که جزو اولین شبکه های احتماعی آن زمان بود حضور پر رنگی داشت که متاسفانه بعدها گوگل این شبکه را حذف کرد. اما سایت پارس لیفت بعد از حذف این شبکه حضوری پررنگ و تاثیرگذار در فیسبوک، توییتر، یوتیوپ، تلگرام و دیگر شبکه های مجازی داشت و دارد، ضمن اینکه تعداد زیادی از اهالی صنعت آسانسور، و گروههای تعمیرکار، سرویسکار، نصاب،افرادی که در بخش آهنکشی فعال هستند، دانشجویان صنعت آسانسور و افراد علاقمندان به صنعت آسانسور، شرکتهای آسانسوری، پیمانکاران، مهندسین ناظر و مشاوران و سازندگان و تولید کنندگان لوازم و تجهیزات آسانسور و حتی شرکتهای بیمه....... در این سایت و شبکه های اجتماعی آن عضو هستند که در مجموع تعداد اعضای آن بیش از 17 هزار نفر می باشد.
پورتال پارس لیفت چند بار در نمایشگاه بین المللی صنایع آسانسور، پله برقی، بالابرها، نقاله ها، قطعات و تجهیزات جانبی حضور فعال داشته و همزمان به صورت زنده نسبت به گزارش و ارسال تصاویر نمایشگاه و اخبار و اطلاعات از طریق پورتال پارس لیفت اقدام نموده است.
غرفه اولین پوزتال صنعت آسانسور و پله برقی ایران در سومین نمایشگاه صنایع آسانسور، پله برقی، بالابرها، نقاله ها، قطعات و تجهیزات جانبی میزبان مظفر فروتن، مدیرکل ماشین سازی و تجهیزات وزارت صنعت، معدن و تجارت و همراهان و اعضای سندیکای صنعت آسانسور و پله برقی بود. مظفر فروتن پس از حال و احوال با سیدمحمدامین طبسی موسس پورتال پارس لیفت فرمودند:
من وکیل صنعت آسانسور در وزارتخانه هستم. امیدوارم بتوانم گامهای اساسی برای این صنعت بردارم. من ضمن تشکر و آرزوی موفقیت برای ایشان گفتم: امیدوارم جنابعالی سنت شکنی کرده و به وعده ها عمل کنید.
مظفر فروتن مدیرکل ماشین سازی و تجهیزات وزارت صنعت، معدن و تجارت و همراهان و جمعی از مدیران سندیکای
صنعت آسانسور و پله برقی در محل پورتال صنعت آسانسور و پله برقی ایران در سومین نمایشگاه بین المللیصنایع آسانسور و
پله برقی و بالابرها، نقاله ها، قطعات و تجهیزات جانبی، لحظاتی کوتاه حضور داشتند
فعالیت سایت پارس لیفت را مرهون فرزند ارشدم هستم (مهندس سیداحسان طبسی) وی پیشنهاد راه اندازی و تاسیس سایت را اواسط سال 1384 زمانی ارائه داد که از صنعت آسانسور کسی به این شکل گسترده و جامع در عرضه مجموعه کامل آسانسور در دنیای وب حضور نداشت و من نیز با دنیای اینترنت و وب و .... هیچ آشنایی نداشتم اما با راهنمایی ها و آموزش مستمر وی که با صبوری مرا طی مدت طولانی چند ماهه تحمل کرد و نزدیک به یکسال مواردی از پیش نیازهای آسانسور و تجهیزات و ادوات و ابزار آلات و مقاطع گوناگون نصب آسانسور از آماده سازی چاه و آهنکشی و شاقول اندازی و نصب ریل و درب و مکانیکال الکتریکال و راه اندازی و قطعات و تجهیزات آسانسور برای طراحی سایت لازم داشت به ایشان منتقل کردم، بر اساس این مجموعه، طراحی صفحات سایت را انجام داد و سایتی کامل و غیر قابل رقابت از نظر برنامه نویسی و در نظر گرفتن تمامی جوانب ساختمانی، اجرایی، فنی و در برگیرنده تمامی اجزا آسانسور و نیازهای مربوطه به صنعت آسانسور ایران عرضه کرد. ضمن اینکه با ایجاد تالارهای گفتگو فضایی مناسب مباحث فنی و انتقال اطلاعات برای کاربران فراهم شد.
سیدمحمدامین طبسی 1401/11/13
افزودن دیدگاه